چرا محیط زیست، مسئله مرگ و زندگی است؟
اهمیت محیط زیست سالم بر هیچکس پوشیده نیست، اما یادآوری ابعاد حیاتی آن ضروری است:
- پایه و اساس حیات: هوای پاک برای تنفس، آب سالم برای نوشیدن و کشاورزی، خاک حاصلخیز برای تولید غذا، و تنوع زیستی برای پایداری اکوسیستمها، ارکان جداییناپذیر زندگی انسان هستند. تخریب هر یک از اینها، حیات ما را مستقیماً به خطر میاندازد.
- پیشنیاز توسعه پایدار: هیچ توسعه اقتصادی و اجتماعی نمیتواند پایدار باشد مگر آنکه ملاحظات زیستمحیطی در آن لحاظ شود. توسعه ناپایدار، منابع را برای نسلهای آینده از بین میبرد.
- حافظ سلامت عمومی: آلودگی هوا، آب و خاک، منشأ بسیاری از بیماریهای خطرناک تنفسی، گوارشی، سرطانها و… است. محیط زیست سالم یعنی جامعه سالمتر.
- منبع آرامش و زیبایی: طبیعت بکر، منبع الهام، زیباییشناسی و آرامش روحی و روانی برای انسانهاست و نقش مهمی در کیفیت زندگی دارد.
- عامل امنیت ملی: بحرانهایی مانند کمبود شدید آب، فرسایش گسترده خاک، یا وقوع سیلابهای ویرانگر ناشی از تخریب طبیعت، میتوانند به مهاجرتهای اجباری، تنشهای اجتماعی و حتی منازعات منطقهای و تهدید امنیت ملی منجر شوند.
جایگاه محیط زیست در قانون اساسی و آموزههای دینی
اهمیت محیط زیست در اسناد بالادستی کشور نیز مورد توجه قرار گرفته است:
- اصل پنجاهم قانون اساسی: این اصل مترقی به صراحت اعلام میدارد: “در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میگردد. از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.” این اصل، هم وظیفه عمومی بودن حفاظت را مشخص میکند و هم خط قرمز تخریب غیرقابل جبران را ترسیم مینماید.
- حقوق عامه: اگرچه به طور مشخص اصلی با عنوان “حق بر محیط زیست سالم” نداریم، اما از کلیت اصول مربوط به حقوق ملت (فصل سوم) و کرامت انسانی، میتوان این حق بنیادین را استنباط کرد. برخورداری از محیط زیست سالم، لازمه تحقق بسیاری دیگر از حقوق شهروندی است.
- آموزههای دینی: در فرهنگ اسلامی، طبیعت آیات و نشانههای خداوند تلقی میشود و انسان به عنوان جانشین خدا بر روی زمین، موظف به آبادانی و حفظ آن است. آیات و روایات متعددی بر پرهیز از اسراف، نکوهش تخریب منابع طبیعی و لزوم حفظ آب، خاک و گیاهان تأکید دارند.
چالشهای زیستمحیطی ایران: زنگهای خطر
کشور ما با مجموعهای از چالشهای جدی زیستمحیطی روبروست که نیازمند توجه فوری و اقدام عملی است:
- بحران فراگیر آب: قرار گرفتن در منطقه خشک و نیمهخشک، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، روشهای ناکارآمد آبیاری در کشاورزی، و آلودگی منابع آبی، کشور را با بحران جدی کمآبی و فرونشست زمین مواجه کرده است.
- آلودگی شدید هوا: بسیاری از کلانشهرها با مشکل آلودگی هوا ناشی از تردد وسایل نقلیه فرسوده، سوخت غیراستاندارد، فعالیت صنایع آلاینده و پدیده ریزگردها دست و پنجه نرم میکنند.
- تاخت و تاز بیابان: فرسایش شدید خاک به دلیل چرای بیرویه دام، جنگلزدایی، تغییر کاربری اراضی و مدیریت ناصحیح منابع طبیعی، منجر به گسترش بیابانها و کاهش حاصلخیزی خاک شده است.
- کوه زباله: حجم بالای تولید زباله (بهویژه پلاستیک) و مشکل دفن یا بازیافت غیراصولی آن، به یک معضل بزرگ بهداشتی و زیستمحیطی تبدیل شده است.
- تهدید تنوع زیستی: تخریب زیستگاههای طبیعی (جنگلها، تالابها، سواحل) و شکار بیرویه، بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی منحصربهفرد ایران را در معرض خطر انقراض قرار داده است.
حفاظت از محیط زیست: مسئولیتی بر دوش همگان
مقابله با این چالشها و حفاظت از محیط زیست، تنها وظیفه یک سازمان یا نهاد خاص نیست، بلکه مسئولیتی همگانی است که بر دوش دولت و ملت قرار دارد:
نقش دولت و حاکمیت:
- تدوین قوانین جامع و اجرای قاطعانه آنها بدون اغماض.
- نظارت دقیق بر پروژههای عمرانی و صنعتی و الزام آنها به رعایت پیوستهای زیستمحیطی.
- سرمایهگذاری در تصفیه فاضلاب، مدیریت پسماند، انرژیهای پاک و حملونقل پایدار.
- آموزش و فرهنگسازی گسترده از طریق نظام آموزشی و رسانهها.
- دیپلماسی فعال زیستمحیطی برای حل مشکلات فرامرزی مانند ریزگردها یا آلودگی آبهای مشترک.
نقش مردم و جامعه مدنی:
- اصلاح الگوی مصرف: صرفهجویی در آب، برق و گاز؛ کاهش تولید زباله با خرید کمتر و استفاده مجدد؛ تفکیک زباله از مبدأ.
- حملونقل سبز: استفاده بیشتر از حملونقل عمومی، دوچرخه یا پیادهروی.
- رفتار مسئولانه در طبیعت: عدم رها کردن زباله، آسیب نرساندن به گیاهان و جانوران.
- مشارکت فعال: عضویت یا حمایت از سازمانهای مردمنهاد زیستمحیطی، شرکت در برنامههای پاکسازی یا درختکاری.
- مطالبهگری آگاهانه: پیگیری اجرای قوانین و درخواست پاسخگویی از مسئولان.
نگاه به آینده: به سوی توسعه پایدار و همزیستی با طبیعت
راه برونرفت از چالشهای کنونی، تغییر نگرش اساسی نسبت به محیط زیست و حرکت به سمت الگوی توسعه پایدار است. این امر مستلزم گذار به اقتصاد سبز، بهرهگیری از فناوریهای دوستدار محیط زیست، مدیریت یکپارچه منابع طبیعی، احیای اکوسیستمهای آسیبدیده و مشارکت فعال همه ذینفعان است. تقویت سازمانهای مردمنهاد و افزایش آگاهی عمومی میتواند نقش شتابدهنده در این مسیر داشته باشد.
نتیجهگیری: زمین، امانتدار آیندهایم
حفاظت از محیط زیست ایران، با تمام تنوع شگفتانگیز اقلیمی و زیستیاش، نه یک اقدام لوکس، بلکه وظیفهای حیاتی، ملی، دینی و قانونی است. حق نسلهای آینده است که از همین آب و هوا، خاک و طبیعت بهرهمند شوند. اصل پنجاهم قانون اساسی، منشوری روشن برای اقدام در این زمینه است. بیایید پیش از آنکه دیر شود، با احساس مسئولیت فردی و جمعی، دین خود را به این آب و خاک و به آیندگان ادا کنیم و امانتداران شایستهای برای این میراث گرانبها باشیم.
پایان/