رسانه: شمشیر دولبه در برابر همبستگی ملی
همبستگی ملی به معنای احساس تعلق مشترک، پذیرش تنوع، و اراده جمعی برای دستیابی به اهداف مشترک ملی است. این سرمایه اجتماعی گرانبها، شکننده است و نیازمند مراقبت دائمی. رسانهها با قدرت بینظیر خود در روایتسازی، برجستهسازی، و جهتدهی به افکار عمومی، میتوانند هم به عنوان ملات مستحکمکننده این بنا عمل کنند و هم به مثابه پتکی برای تخریب آن.
کارکرد مثبت بالقوه: رسانهها میتوانند پلهای ارتباطی میان اقوام، فرهنگها و مذاهب مختلف ایجاد کنند، زمینههای مشترک را برجسته سازند، درک متقابل را افزایش دهند، و تصویری مثبت و واقعی از تنوع فرهنگی کشور ارائه دهند.
خطر بالقوه: در مقابل، رسانهها ممکن است، آگاهانه یا ناآگاهانه، به ابزاری برای تعمیق شکافها تبدیل شوند. این امر میتواند از طریق بزرگنمایی اختلافات جزئی، انتشار کلیشههای منفی قومی یا مذهبی، تحریف واقعیتها، یا دامن زدن به سوءتفاهمها و هیجانات کاذب صورت گیرد.
چگونه رسانهها میتوانند وحدت ملی را تقویت کنند؟
رسانههای مسئول و متعهد به منافع ملی میتوانند از طرق مختلف به تقویت همبستگی کمک کنند:
- پوشش خبری عادلانه و متوازن: اختصاص فضای کافی و منصفانه به اخبار، رویدادها و مسائل مربوط به همه مناطق، اقوام و مذاهب کشور، بدون هیچگونه تبعیض یا پیشداوری.
- ترویج گفتگوی بینفرهنگی: تولید برنامههای گفتگو محور با حضور نمایندگان فکری و فرهنگی اقوام و مذاهب مختلف برای بحث پیرامون مسائل مشترک و افزایش آشنایی متقابل.
- معرفی میراث فرهنگی مشترک و متنوع: ساخت مستندها، گزارشها و برنامههای جذاب برای معرفی آداب و رسوم، هنر، ادبیات و تاریخ اقوام مختلف به یکدیگر و تاکید بر ریشههای مشترک فرهنگی و تمدنی.
- برجستهسازی نقاط قوت و افتخارات مشترک: تمرکز بر موفقیتهای ملی در عرصههای علمی، ورزشی، فرهنگی و… که حس غرور و تعلق ملی را در همه ایرانیان تقویت میکند.
- بازنمایی مثبت و واقعگرایانه تنوع: نمایش تنوع قومی و مذهبی نه به عنوان یک تهدید، بلکه به عنوان یک فرصت و بخشی زیبا از هویت ملی ایران در سریالها، فیلمها و سایر تولیدات رسانهای.

شناسایی تاکتیکهای رسانهای تفرقهافکن
برای مقابله موثر، ابتدا باید شیوههای رایج تولید و نشر محتوای تفرقهانگیز را بشناسیم:
- کلیشهسازی (Stereotyping): سادهسازی و تعمیم ناروای ویژگیهای (اغلب منفی) به تمام اعضای یک گروه قومی، زبانی یا مذهبی.
- اهریمنسازی (Demonization): ترسیم چهرهای منفی، تهدیدآمیز یا غیرانسانی از یک گروه خاص برای تحریک نفرت یا ترس نسبت به آنها.
- انتشار اطلاعات نادرست و جعلی (Misinformation & Disinformation): پخش شایعات، اخبار دستکاریشده یا کاملاً ساختگی با هدف ایجاد بدبینی، سوءظن و دشمنی میان گروههای مختلف.
- تحریف تاریخ یا گزینش هدفمند وقایع: ارائه روایتی یکجانبه، ناقص یا تحریفشده از رویدادهای تاریخی یا مسائل جاری برای توجیه پیشداوریها یا تحریک اختلافات.
- زبان نفرتپراکن (Hate Speech): استفاده از الفاظ توهینآمیز، تحقیرکننده یا تحریکآمیز علیه یک گروه خاص.
- برجستهسازی افراطی اختلافات: تمرکز بیش از حد بر تفاوتها و نادیده گرفتن اشتراکات فراوان میان اقوام و مذاهب.
این تاکتیکها اغلب با اهداف سیاسی، قومیگرایانه افراطی، یا حتی با هدایت سرویسهای اطلاعاتی بیگانه برای تضعیف انسجام داخلی کشور به کار گرفته میشوند.
راهکارهای مقابله: از رسانه تا مخاطب
مقابله با این پدیده نیازمند مجموعهای از اقدامات هماهنگ است:
- تعهد و مسئولیتپذیری اصحاب رسانه: روزنامهنگاران و مدیران رسانهها باید به اصول اخلاق حرفهای پایبند باشند، صحت اطلاعات را قبل از انتشار به دقت بررسی کنند (Fact-Checking)، از تعمیمهای ناروا و کلیشهسازی بپرهیزند و به تنوع فرهنگی جامعه احترام بگذارند.
- قانونگذاری و نظارت موثر: وجود قوانین شفاف و بازدارنده علیه نفرتپراکنی و ترویج تفرقه، و نظارت دقیق و منصفانه بر اجرای این قوانین (بدون آسیب رساندن به آزادی بیان مشروع).
- ارتقای چشمگیر سواد رسانهای: این مهمترین راهکار بلندمدت است. آموزش مهارتهای تفکر انتقادی به شهروندان، بهویژه نسل جوان، برای تشخیص منابع معتبر از نامعتبر، شناسایی اخبار جعلی و شایعات، درک تکنیکهای اقناع و تبلیغات، و مقاومت در برابر کلیشهسازی، جامعه را در برابر محتوای مسموم واکسینه میکند.
- پاسخگویی سریع و شفاف نهادها: واکنش به موقع و مستدل نهادهای مسئول و رسانههای مرجع به شایعات و اطلاعات نادرست میتواند از گسترش آنها جلوگیری کند.
- تشویق تعاملات واقعی بینفرهنگی: حمایت از برنامهها و فضاهایی که امکان گفتگوی مستقیم و آشنایی بیواسطه مردم از اقوام و مذاهب مختلف را فراهم میکند.
چالش رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی
ظهور اینترنت و شبکههای اجتماعی، ضمن ایجاد فرصتهای جدید برای ارتباط، چالشهای بیسابقهای را نیز در زمینه انتشار محتوای تفرقهانگیز ایجاد کرده است. سرعت بالای انتشار، امکان فعالیت با هویتهای جعلی، و شکلگیری “حبابهای اطلاعاتی” (Echo Chambers) که افراد را صرفاً در معرض دیدگاههای همسو با خود قرار میدهد، مقابله با اخبار جعلی و نفرتپراکنی را دشوارتر ساخته است. لزوم همکاری با پلتفرمها، توسعه ابزارهای هوشمند شناسایی محتوای مخرب، و تمرکز مضاعف بر سواد رسانهای دیجیتال در این زمینه حیاتی است.
نتیجهگیری: رسانه مسئول، بنیان جامعه متحد
همبستگی ملی یک دستاورد ارزشمند و در عین حال نیازمند مراقبت است. رسانهها به عنوان یکی از قدرتمندترین نهادهای اجتماعی، مسئولیتی تاریخی و اخلاقی در قبال حفظ و تقویت این همبستگی دارند. با اتخاذ رویکردی مسئولانه، حرفهای و وحدتگرا، رسانهها میتوانند به جای تبدیل شدن به بلندگوی تفرقه، به پلی برای همدلی، تفاهم و انسجام هرچه بیشتر ملت بزرگ ایران تبدیل شوند. در این میان، هوشیاری و افزایش سواد رسانهای تکتک شهروندان، کلیدیترین عامل برای خنثیسازی تلاشهای تفرقهافکنانه و ساختن ایرانی متحدتر و قویتر است.
پایان/