در ژانر سینمای کمیکبوکی، جایی که فرمولهای موفقیت اغلب تکراری و قابل پیشبینی هستند، اقتباس از شخصیتهایی که ذاتاً پیچیده، تاریک و غیرمتعارفاند، یک ریسک بزرگ محسوب میشود. فیلم پسر جهنمی دقیقاً در این دسته قرار میگیرد. او نه یک ابرقهرمان به معنای کلاسیک کلمه، بلکه یک هیولای احضار شده از جهنم است که سرنوشتش نابودی جهان است، اما در عوض، انتخاب میکند که به عنوان یک انسان معمولی، با خوردن پنکیک و نگهداری از گربهها، در برابر نیروهای تاریکی بجنگد.
این تضاد درونی، هسته اصلی جذابیت این شخصیت است. فیلم پسر جهنمی در طول دو دهه گذشته، سه بار تلاش کرده تا این داستان را به پرده نقرهای بیاورد، هر کدام با رویکردی کاملاً متفاوت و با نتایجی که از یک شاهکار هنری تحسینشده تا یک شکست انتقادی فاجعهبار متغیر بوده است. درک تاریخچه این اقتباسها، در واقع درک چالشهای بزرگ در ترجمه یک اثر هنری گوتیک و خاص به زبان بلاکباسترهای هالیوودی است.
بخش اول: پسر جهنمی کیست؟ ریشههای یک هیولای انساندوست
برای درک عمیق هر فیلم پسر جهنمی، ابتدا باید با منبع اقتباس آن، یعنی کمیکهای تحسینشده مایک مینیولا (Mike Mignola) آشنا شویم.
۱. خلق شده توسط مایک مینیولا: هنر گوتیک و داستانسرایی
پسر جهنمی در سال ۱۹۹۳ توسط مینیولا خلق شد. چیزی که کمیکهای او را متمایز میکرد، سبک بصری منحصربهفردش بود: استفاده شدید از سایههای سنگین، طراحیهای اغراقآمیز و اتمسفری گوتیک و تاریک که بیشتر به ادبیات وحشت لاوکرفت شباهت داشت تا کمیکهای ابرقهرمانی رنگارنگ. داستانهای او ترکیبی از فولکلور، اساطیر، جادوی سیاه و تاریخ جنگ جهانی دوم بودند.
۲. سرگذشت (Origin Story): طبیعت علیه تربیت
نام واقعی پسر جهنمی، «آنونگ اون راما» (Anung Un Rama) است. او یک موجود اهریمنی است که در سال ۱۹۴۴ توسط نازیها و با کمک گریگوری راسپوتین، طی یک مراسم جادوی سیاه به زمین احضار میشود تا به عنوان سلاح نهایی در جنگ و پیشگویی آخرالزمان (راگناروک) عمل کند.
اما این مراسم توسط نیروهای متفقین و پروفسور «ترِوِر بروتنهولم» (Professor Broom) متوقف میشود. بروتنهولم، این نوزاد اهریمنی سرخرنگ را پیدا کرده، او را به فرزندی قبول میکند، نام «پسر جهنمی» را بر او میگذارد و او را با ارزشهای انسانی بزرگ میکند. پروفسور بروم، شاخهای او را میبرد تا ظاهر انسانیتری به او بدهد و او را به عنوان یک مأمور ویژه در «دفتر تحقیقات و دفاع فراطبیعی» (B.P.R.D.) به کار میگیرد. تمام تراژدی و جذابیت فیلم پسر جهنمی در همین تضاد نهفته است: موجودی که برای نابودی جهان خلق شده، به بزرگترین مدافع آن تبدیل میشود.

بخش دوم: دوران طلایی گیلرمو دل تورو؛ تعریف فیلم پسر جهنمی (۲۰۰۴ و ۲۰۰۸)
زمانی که صحبت از فیلم پسر جهنمی میشود، ذهن اکثر سینمادوستان بلافاصله به سمت دو فیلمی میرود که توسط کارگردان صاحبسبک مکزیکی، گیلرمو دل تورو (Guillermo del Toro) ساخته شد. دل تورو، که خود شیفته هیولاها، موجودات عجیب و داستانهای گوتیک است، بهترین و شاید تنها گزینه برای درک و به تصویر کشیدن دنیای مینیولا بود.
۱. «پسر جهنمی» (Hellboy – 2004): قلبی تپنده در سینمای اکشن
اولین فیلم پسر جهنمی به کارگردانی دل تورو، یک موفقیت بزرگ هنری بود. دل تورو با هوشمندی، هسته اصلی داستان (نبرد با راسپوتین و نازیها) را حفظ کرد، اما تمرکز فیلم را بر روی جنبههای انسانی و روابط شخصیتها گذاشت.
جادوی انتخاب بازیگر (Casting): بزرگترین دستاورد دل تورو، انتخاب **ران پرلمن (Ron Perlman)** برای نقش پسر جهنمی بود. پرلمن، با فیزیک بدنی imponente و صدای خشدارش، گزینهای عالی بود، اما این بازی او در زیر گریم سنگین بود که شخصیت را زنده کرد. پسر جهنمیِ پرلمن، یک هیولای غرنده نبود؛ او یک کارگر یقهآبی، کلهشق، شوخطبع، عاشقپیشه (عشق او به لیز شرمن) و در باطن، نوجوانی حساس بود که از ظاهر خود بیزار بود. این انسانیسازی عمیق، باعث شد تماشاگران بلافاصله با او ارتباط برقرار کنند.
جلوههای ویژه عملی: دل تورو، به عنوان استاد جلوههای ویژه عملی (Practical Effects)، دنیایی خلق کرد که واقعی و ملموس به نظر میرسید. شخصیتهایی مانند «ایب ساپین» (Abe Sapien) و هیولاهای فیلم، موجوداتی واقعی در صحنه بودند، نه صرفاً ساختههای کامپیوتری (CGI).
۲. « فیلم پسر جهنمی ۲: ارتش طلایی» (Hellboy II: The Golden Army – 2008)
دنباله فیلم، که چهار سال بعد اکران شد، از بسیاری جهات حتی از فیلم اول نیز فراتر رفت. «ارتش طلایی» دیگر یک اقتباس مستقیم از کمیک نبود، بلکه بیشتر یک اثر اورجینال از گیلرمو دل تورو در دنیای پسر جهنمی بود.
اوج خلاقیت بصری: فیلم پسر جهنمی ، اوج هنر دل تورو در خلق موجودات فانتزی است. صحنه «بازار ترولها» (Troll Market) یکی از خیرهکنندهترین سکانسها در تاریخ سینمای فانتزی است که دهها موجود عجیب و غریب را با جزئیاتی باورنکردنی به نمایش میگذارد.
تراژدی شخصیت منفی: برخلاف فیلم اول، شخصیت منفی در «ارتش طلایی»، یعنی «شاهزاده نوادا» (Prince Nuada)، یک شرور تکبعدی نیست. او یک جنگجوی الف است که از نابودی طبیعت به دست انسانها به خشم آمده و برای نجات نژاد خود میجنگد. او آنقدر انگیزه قابل درکی دارد که تماشاگر در نبرد نهایی، نمیداند باید طرفدار او باشد یا پسر جهنمی.
عمق عاطفی: فیلم پسر جهنمی به عمق رابطه پسر جهنمی و لیز شرمن پرداخت و با افزودن بارداری لیز، بحران هویت پسر جهنمی را (که آیا او شایسته پدر بودن است یا خیر) تشدید کرد.
۳. چرا «پسر جهنمی ۳» ساخته نشد؟ (رویای از دست رفته)
با وجود موفقیتهای انتقادی، «ارتش طلایی» در گیشه عملکرد متوسطی داشت (زیرا دقیقاً یک هفته پس از «شوالیه تاریکی» نولان اکران شد). گیلرمو دل تورو برای سالها تلاش کرد تا بودجه لازم برای ساخت قسمت سوم را فراهم کند. داستان قسمت سوم قرار بود بسیار تاریکتر باشد و به سرنوشت محتوم پسر جهنمی به عنوان نابودگر جهان و پدر شدن او بپردازد. اما استودیوها تمایلی به سرمایهگذاری هنگفت بر روی این پروژه تاریک و هنری نداشتند و در نهایت، این سهگانه ناتمام باقی ماند؛ اتفاقی که به عنوان یکی از بزرگترین حسرتهای طرفداران سینمای کمیکبوکی شناخته میشود.
بخش سوم: دوران ریبوتها؛ تلاشهای ناموفق برای احیای یک برند
پس از ناامیدی از ساخت قسمت سوم، استودیو تصمیم گرفت به جای ادامه دادن مسیر دل تورو، این مجموعه را به طور کامل ریبوت (Reboot) یا بازراهاندازی کند.
۱. «پسر جهنمی» (Hellboy – 2019): یک شکست فاجعهبار
اولین تلاش برای ریبوت در سال ۲۰۱۹ و با کارگردانی نیل مارشال و بازی **دیوید هاربر (David Harbour)** در نقش اصلی صورت گرفت. این فیلم پسر جهنمی جدید، از ابتدا با چالشهای بزرگی روبرو بود.
چرا شکست خورد؟
۱. سایه سنگین دل تورو و پرلمن: بزرگترین مشکل فیلم این بود که وجود داشت. مخاطبان هنوز عاشق نسخه قبلی بودند و پذیرش یک بازیگر جدید در این نقش تقریباً غیرممکن بود. دیوید هاربر بازیگر توانایی است، اما نتوانست آن ترکیب منحصربهفرد از سرسختی و آسیبپذیری ران پرلمن را بازآفرینی کند.
۲. اشتباه گرفتن درجه سنی R با کیفیت: سازندگان تصور میکردند که با افزایش سطح خشونت و خونریزی (چیزی که فیلمهای دل تورو نداشتند) و کسب درجه سنی R، میتوانند فیلمی “بزرگسالانهتر” بسازند. اما نتیجه، آش شلهقلمکاری از خشونت بیهدف و CGI بیکیفیت بود که فاقد هرگونه ظرافت یا «قلب» بود.
۳. فیلمنامه آشفته: فیلمنامه تلاش میکرد تا چندین خط داستانی پیچیده از کمیکها را در یک فیلم دو ساعته جای دهد و نتیجه، داستانی آشفته، پر از شخصیتهای معرفینشده و بدون هیچ تمرکز احساسی بود.
فیلم پسر جهنمی با شکست سنگین در گیشه و دریافت نقدهای ویرانگر، به سرعت به فراموشی سپرده شد.
۲. «پسر جهنمی: مرد کج» (Hellboy: The Crooked Man – 2024)
پس از فاجعه ۲۰۱۹، سازندگان بار دیگر تصمیم به ریبوت گرفتند، اما این بار با رویکردی کاملاً متفاوت. **فیلم پسر جهنمی: مرد کج** که در سال ۲۰۲۴ منتشر شد، تلاشی برای بازگشت به ریشههای ترسناک و کمهزینه کمیکهای مایک مینیولا است.
رویکرد جدید: فیلم پسر جهنمی دیگر یک بلاکباستر حماسی نیست، بلکه یک **فیلم ترسناک فولکلور (Folk Horror)** با بودجه بسیار پایین است که مستقیماً یکی از محبوبترین داستانهای کوتاه مینیولا را اقتباس کرده است. داستان در دهه ۱۹۵۰ در کوههای آپالاچی رخ میدهد و فیلم پسر جهنمی (این بار با بازی جک کسی) با جادوگران و یک شیطان محلی به نام “مرد کج” روبرو میشود.
نقد و بررسی اولیه: اگرچه این فیلم نیز نتوانست موفقیت بزرگی کسب کند و با انتقاداتی در مورد بودجه پایین و جلوههای ویژه ضعیف روبرو شد، اما بسیاری از منتقدان از رویکرد وفادارانه آن به فضای تاریک و ترسناک کمیکهای اصلی و فاصله گرفتن از سبک بلاکباستری، استقبال کردند. این فیلم، تلاشی صادقانهتر برای درک روح اثر مینیولا بود، هرچند که در اجرا همچنان با مشکلاتی مواجه بود.
بخش چهارم: تحلیل پدیده فیلم پسر جهنمی ؛ چرا این هیولای سرخ تا این حد محبوب و ماندگار است؟
با وجود شکستهای مکرر ریبوتها، محبوبیت خود شخصیت پسر جهنمی همچنان پابرجاست. دلیل این ماندگاری در مضامین عمیق داستان او نهفته است.
۱. تراژدی طردشدگی و جستجوی انسانیت: پسر جهنمی نماد نهایی «طردشدگی» (The Outcast) است. او موجودی است که نه به جهنم تعلق دارد و نه به دنیای انسانها. تمام تلاش او در زندگی، نه مبارزه با هیولاها، بلکه مبارزه با سرنوشت خود و اثبات این است که او چیزی فراتر از ظاهر هیولایی و ریشههای اهریمنیاش است. این جستجو برای پذیرفته شدن و یافتن “انسانیت”، resonated با هر کسی است که تا به حال احساس کرده با دیگران متفاوت است.
۲. مفهوم انتخاب برتر از سرنوشت (Nature vs. Nurture): پیام اصلی داستان **فیلم پسر جهنمی** این است: “مهم نیست چگونه شروع میکنی، مهم این است که چگونه تمام میکنی.” پسر جهنمی سرنوشت خود (نابودی جهان) را نمیپذیرد و مسیر خود را انتخاب میکند. این پیام قدرتمند در مورد اراده آزاد و انتخاب، بسیار الهامبخش است.

سوالات متداول (FAQ) در مورد فیلم پسر جهنمی
۱. تفاوت اصلی بین نسخه «پسر جهنمی» گیلرمو دل تورو (۲۰۰۴) و نسخه ریبوت شده (۲۰۱۹) چیست؟
تفاوت اصلی در **لحن (Tone)** و **تمرکز داستانی** است. نسخه دل تورو (با بازی ران پرلمن) یک **فانتزی تاریک و گوتیک** با تمرکز بسیار قوی بر روی درام شخصیتها، روابط عاطفی (به خصوص عشق پسر جهنمی و لیز شرمن) و جلوههای ویژه عملی بود. اما نسخه ۲۰۱۹ (با بازی دیوید هاربر) تلاش کرد تا با کسب **درجه سنی R**، یک فیلم **ترسناک-اکشن بسیار خشن و خونین** باشد. این فیلم تمرکز خود را بر روی خشونت گرافیکی و جلوههای ویژه کامپیوتری گذاشت و در ایجاد ارتباط عاطفی با شخصیتها که نقطه قوت فیلم دل تورو بود، ناکام ماند.
۲. آیا فیلم پسر جهنمی: مرد کج» (۲۰۲۴) ادامهای بر فیلمهای قبلی است؟
خیر. فیلم پسر جهنمی یک **ریبوت (Reboot) کامل و جدید** است و هیچ ارتباط داستانی با دو فیلم گیلرمو دل تورو یا فیلم ریبوت سال ۲۰۱۹ ندارد. این فیلم با یک بازیگر جدید (جک کسی) و یک تیم سازنده کاملاً جدید، تلاش دارد تا با بودجهای کمتر و با تمرکز بر روی ژانر وحشت فولکلور، اقتباس وفادارانهتری به داستانهای کوتاه مایک مینیولا ارائه دهد.
۳. “B.P.R.D.” که در فیلمهای پسر جهنمی به آن اشاره میشود، چیست؟
B.P.R.D. مخفف **”دفتر تحقیقات و دفاع فراطبیعی” (Bureau for Paranormal Research and Defense)** است. این یک سازمان دولتی مخفی (در کمیکها و فیلمها) است که توسط پروفسور بروم تأسیس شده و وظیفه آن، مقابله با تهدیدات ماوراءالطبیعه، جادویی و هیولاهایی است که دنیای انسانها را تهدید میکنند. پسر جهنمی به عنوان قویترین مأمور میدانی این سازمان فعالیت میکند.
۴. چرا شخصیت «ایب ساپین» (Abe Sapien) در فیلم پسر جهنمی ۲۰۱۹» حضور نداشت؟
شخصیت ایب ساپین (مرد دوزیست و همکار پسر جهنمی) یکی از محبوبترین شخصیتهای فیلمهای گیلرمو دل تورو بود. عدم حضور او در ریبوت ۲۰۱۹ یکی از تصمیمات بحثبرانگیز سازندگان بود. آنها تصمیم گرفتند به جای استفاده از شخصیتهای آشنای فیلمهای قبلی، بر روی شخصیتهای دیگری از کمیکهای B.P.R.D. (مانند بن دایمیو و آلیس موناگان) تمرکز کنند تا فیلم خود را هرچه بیشتر از نسخههای دل تورو متمایز سازند.
۵. آیا امیدی به ساخت فیلم پسر جهنمی 3 (Hellboy III) با کارگردانی گیلرمو دل تورو و بازی ران پرلمن وجود دارد؟
متأسفانه، با گذشت زمان، این احتمال تقریباً به **صفر** رسیده است. گیلرمو دل تورو و ران پرلمن هر دو بارها اعلام کردهاند که با وجود علاقه شدیدشان به این پروژه، به دلیل عدم تمایل استودیوها به سرمایهگذاری بر روی آن، ساخته شدن ریبوت ۲۰۱۹ و همچنین افزایش سن بازیگران، دیگر ساخت قسمت سوم امکانپذیر نیست. طرفداران باید سهگانه دل تورو را به عنوان یک شاهکار ناتمام بپذیرند.
نتیجهگیری: میراث پسر جهنمی و آیندهای در دستان گیلرمو دل تورو؟
تاریخچه **فیلم پسر جهنمی** در سینما به ما نشان میدهد که اقتباس موفق، تنها به جلوههای ویژه یا درجه سنی بالاتر بستگی ندارد، بلکه نیازمند درک عمیق “قلب” و “روح” داستان است. گیلرمو دل تورو و ران پرلمن موفق شدند چون این روح را درک کردند؛ آنها فهمیدند که پسر جهنمی، داستانی درباره یک هیولا نیست، بلکه داستانی درباره انسانیت در کالبد یک هیولاست.
شکستهای بعدی نیز دقیقاً به دلیل نادیده گرفتن همین نکته بود. با وجود ریبوت جدید در سال ۲۰۲۴، بسیاری از طرفداران همچنان امیدوارند که روزی، گیلرمو دل تورو بتواند سهگانه ناتمام خود را کامل کند و سرنوشتی شایسته برای این هیولای محبوب رقم بزند.





