در دنیای امروز، دیگر تنها رسانههای سنتی و دروازهبانان خبر (Gatekeepers) نیستند که جریان اطلاعات را کنترل میکنند. هر فردی با یک گوشی هوشمند، به یک رسانه بالقوه تبدیل شده است. این دموکراتیزه شدن اطلاعات، اگرچه مزایای بیشماری داشته، اما در عین حال، بستری حاصلخیز برای رشد و گسترش پدیدهای مخرب به نام «اخبار جعلی» (Fake News) فراهم کرده است.
اخباری که با هدف فریب، دستکاری افکار عمومی، ایجاد تفرقه، یا کسب سود مالی تولید و توزیع میشوند و میتوانند پیامدهای فاجعهباری برای سلامت عمومی، ثبات سیاسی و اعتماد اجتماعی داشته باشند. برای مقابله موثر با این آفت، اولین و مهمترین گام، شناخت دقیق بازیگران پشت پرده آن است. این مقاله به این پرسش کلیدی میپردازد که **اخبار جعلی را چه کسی پخش میکند** و مهمتر از آن، «چرا» این کار را انجام میدهد.
گام اول: تعریف دقیق مفاهیم (یک تمایز حیاتی)
پیش از شناسایی بازیگران، باید بین دو مفهومی که اغلب به اشتباه به جای یکدیگر به کار میروند، تمایز قائل شویم. درک این تفاوت، کلید درک انگیزههاست.
۱. اطلاعات نادرست (Misinformation)
اطلاعات نادرست به اطلاعات غلطی اطلاق میشود که **بدون نیت و قصد آسیبرساندن** منتشر میشوند. فردی که این اطلاعات را به اشتراک میگذارد، صادقانه گمان میکند که آن مطلب درست است. به عنوان مثال، ارسال یک شایعه سلامتی در گروه خانوادگی از روی دلسوزی، یا به اشتراک گذاشتن یک خبر قدیمی به گمان اینکه جدید است. در این حالت، «ما» خودمان میتوانیم بخشی از مشکل باشیم.
۲. اطلاعات مغرضانه یا گمراهکننده (Disinformation)
این دقیقاً همان چیزی است که هسته اصلی «اخبار جعلی» را تشکیل میدهد. اطلاعات مغرضانه، اطلاعاتی کاملاً غلط یا نیمهدرستی هستند که به **طور عمدی، آگاهانه و با هدف فریب دادن، آسیب رساندن، کسب سود یا دستیابی به یک هدف سیاسی** ساخته و منتشر میشوند. پاسخ به سوال «**اخبار جعلی را چه کسی پخش میکند؟**» در واقع، جستجو برای یافتن عوامل پشت پرده «دیساینفورمیشن» است.

بخش اصلی: بازیگران پشت پرده؛ چه کسانی و با چه اهدافی اخبار جعلی را پخش میکنند؟
پخشکنندگان اطلاعات مغرضانه یک گروه یکدست نیستند. آنها طیفی از بازیگران با انگیزههای کاملاً متفاوت را شامل میشوند:
۱. بازیگران دولتی و آژانسهای اطلاعاتی (State-Sponsored Actors)
این خطرناکترین و سازمانیافتهترین سطح از تولیدکنندگان اخبار جعلی است.
اهداف: اهداف این بازیگران کاملاً استراتژیک و سیاسی است. این اهداف میتواند شامل **بیثبات کردن کشورهای رقیب**، **تأثیرگذاری بر روی انتخابات** در کشورهای دیگر، **ایجاد تفرقه اجتماعی و دوقطبیسازی** در میان شهروندان یک کشور هدف، **منحرف کردن افکار عمومی** از یک بحران داخلی، یا **مشروعیتزدایی** از نهادهای بینالمللی باشد.
روش کار (Methodology): این نهادها از منابع مالی و انسانی عظیمی برخوردارند. آنها از طریق ایجاد **”مزارع ترول” (Troll Farms)** – دفاتری با صدها کارمند که به صورت سازمانیافته اقدام به تولید و انتشار محتوای مغرضانه در شبکههای اجتماعی میکنند – و همچنین با استفاده از شبکههای گستردهای از **”باتها” (Bots)** – حسابهای کاربری خودکار – پیامهای خود را به صورت تصاعدی تقویت کرده و آنها را به ترندهای روز تبدیل میکنند. آنها همچنین ممکن است وبسایتهایی با ظاهری کاملاً شبیه به رسانههای خبری معتبر ایجاد کنند تا به اطلاعات جعلی خود اعتبار ببخشند.
۲. گروههای سیاسی داخلی و لابیهای قدرت
در سطح ملی، گروههای سیاسی رقیب نیز یکی از بازیگران اصلی تولید و پخش اطلاعات مغرضانه هستند.
اهداف: هدف اصلی، **کسب قدرت سیاسی** است. این کار از طریق **بیاعتبار کردن چهرهها و احزاب رقیب**، **اغراق در دستاوردهای خود**، **انحراف افکار عمومی از ناکامیها**، و **بسیج کردن پایگاه اجتماعی** خود از طریق ایجاد ترس یا خشم نسبت به “دیگری” صورت میگیرد.
روش کار: ایجاد وبسایتها و کانالهای خبری به ظاهر مستقل اما در واقع «هایپرپارتیزانی» (Hyper-partisan)، انتشار شایعات و اتهامات اثباتنشده در مورد رقبای سیاسی، و استفاده از تکنیکهای «کلیکبیت» (Clickbait) برای جلب توجه مخاطبان همسو.
۳. سودجویان مالی و «کارآفرینان اخبار جعلی»
این گروه، شاید بیتوجهترین گروه به محتوا و تنها علاقهمند به جنبه مالی ماجرا باشند.
اهداف: تنها هدف این گروه، **کسب درآمد مالی** است. آنها دریافتهاند که **اخبار جعلی**، به خصوص اخبار جنجالی، احساسی و تکاندهنده (مانند مرگ یک سلبریتی، درمان عجیب یک بیماری، یا یک تئوری توطئه) کلیکهای بسیار بیشتری نسبت به اخبار واقعی دریافت میکنند.
روش کار: آنها وبسایتهایی با عناوین فریبنده ایجاد کرده و آنها را پر از تبلیغات (مانند Google AdSense) میکنند. سپس با تولید یک تیتر دروغین و بسیار جذاب، آن را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند. هر کلیکی که شما بر روی آن لینک میکنید، درآمد تبلیغاتی کوچکی را برای آنها به همراه دارد. مثال کلاسیک این مورد، نوجوانان اهل مقدونیه بودند که در زمان انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا، با تولید انبوه اخبار جعلی به نفع یکی از کاندیداها، درآمدهای هنگفتی از تبلیغات کسب کردند، در حالی که هیچ علاقه یا درک سیاسی از موضوع نداشتند.
۴. گروههای افراطی، تفرقهافکن و ایدئولوژیک
این گروهها با انگیزههای ایدئولوژیک قوی و اغلب با هدف ایجاد آشوب و ترویج باورهای افراطی فعالیت میکنند.
اهداف: ترویج یک ایدئولوژی خاص (مانند برتریطلبی نژادی، ضدیت با واکسن، یا باورهای مذهبی افراطی)، **ایجاد نفرت و تفرقه** بین گروههای مختلف اجتماعی (بر اساس نژاد، دین یا قومیت)، و **جذب نیرو** برای جنبش خود.
روش کار: این گروهها اغلب در پلتفرمها و انجمنهای بستهتر (مانند تلگرام، گب، یا فورچان) فعالیت میکنند و محتوایی تولید میکنند که به طور خاص بر روی ترسها و پیشداوریهای مخاطبان هدفشان دست میگذارد و یک “واقعیت جایگزین” برای آنها میسازد.
۵. افراد عادی (من و شما)
و در نهایت، به بزرگترین و گستردهترین شبکه توزیع اخبار جعلی میرسیم: خود ما، یعنی کاربران عادی شبکههای اجتماعی.
اهداف: اکثر افراد عادی با نیت بدخواهانه (Disinformation) عمل نمیکنند، بلکه قربانی **اطلاعات نادرست (Misinformation)** میشوند. دلایل روانشناختی متعددی برای این کار وجود دارد: **تمایل به “اولین نفر بودن”** در انتشار یک خبر، **نیاز به تعلق به یک گروه** و تأیید باورهای آن گروه، **عدم آگاهی و سواد رسانهای پایین**، یا صرفاً **واکنش احساسی** به یک تیتر تکاندهنده بدون خواندن متن کامل آن.
روش کار: به اشتراکگذاری سریع و بدون تأمل در گروههای واتساپ، استوریهای اینستاگرام یا ریتوییت کردن در توییتر.
بخش سوم: چرا اخبار جعلی تا این حد موفق و فراگیر هستند؟ (روانشناسی پشت پرده)
برای **مقابله با اخبار جعلی**، باید بفهمیم چرا مغز ما تا این حد در برابر آنها آسیبپذیر است.
۱. سوگیری تأییدی (Confirmation Bias)
این بزرگترین متحد پخشکنندگان اخبار جعلی است. مغز انسان به طور طبیعی تمایل دارد اطلاعاتی را بپذیرد، باور کند و به اشتراک بگذارد که **باورها، ارزشها و پیشداوریهای قبلی ما را تأیید میکنند.** در مقابل، ما به طور غریزی اطلاعاتی را که با جهانبینی ما در تضاد هستند، رد میکنیم. تولیدکنندگان اخبار جعلی از این موضوع آگاهند و محتوایی تولید میکنند که دقیقاً باب میل یک گروه سیاسی یا اجتماعی خاص باشد.
۲. جذابیت احساسات و تازگی (Novelty and Sensationalism)
یک مطالعه مشهور در دانشگاه MIT نشان داد که در توییتر، اخبار دروغین ۷۰ درصد سریعتر، گستردهتر و عمیقتر از اخبار واقعی منتشر میشوند. چرا؟ زیرا اخبار جعلی اغلب بسیار عجیبتر، تکاندهندهتر، احساسیتر (خشمگینکنندهتر یا ترسناکتر) و “جدیدتر” از واقعیتهای اغلب خستهکننده به نظر میرسند. مغز ما به اطلاعات جدید و احساسی واکنش قویتری نشان میدهد.
۳. الگوریتمهای شبکههای اجتماعی و پدیدههای «اتاق پژواک» و «حباب فیلتر»
پلتفرمهای شبکههای اجتماعی برای “حقیقت” بهینه نشدهاند؛ آنها برای “درگیری” (Engagement) بهینه شدهاند. الگوریتمها محتوایی را به ما نشان میدهند که باعث شود ما بیشتر واکنش نشان دهیم (لایک، کامنت، اشتراکگذاری). این اغلب به معنای ترویج محتوای تفرقهافکن و احساسی است. این الگوریتمها ما را در “اتاقهای پژواک” (Echo Chambers)** قرار میدهند که در آن، ما فقط صداهایی را میشنویم که شبیه به خودمان هستند و در “حبابهای فیلتر” (Filter Bubbles)زندانی میشویم که مانع از رسیدن دیدگاههای مخالف به ما میشوند.
بخش چهارم: مسئولیت ما چیست؟ راهکارهای عملی برای مقابله با اخبار جعلی
در این نبرد، آگاهی و تفکر انتقادی، قدرتمندترین سلاحهای ما هستند.
۱. مکث کنید و احساسات خود را بررسی کنید
اولین و مهمترین گام. قبل از به اشتراک گذاشتن هر مطلبی، مکث کنید. از خود بپرسید: “آیا این مطلب باعث میشود من احساس خشم شدید، ترس یا هیجانزدگی کنم؟” اگر پاسخ مثبت است، این یک زنگ خطر است. احساسات آنی، دشمن تفکر انتقادی هستند.
۲. منبع را به دقت بررسی کنید (Check the Source)
آیا این خبر از یک خبرگزاری معتبر و شناختهشده (مانند خبرگزاریهای رسمی، روزنامههای باسابقه) منتشر شده است؟ یا از یک وبسایت یا کانال تلگرامی که تا به حال نام آن را نشنیدهاید و آدرسی شبیه به رسانههای معتبر دارد (مثلاً `bbc-news.com` به جای `bbc.com`)؟
۳. به فراتر از تیتر بروید (Read Beyond the Headline)
بسیاری از اخبار جعلی، تیتری جنجالی دارند که توسط متن مقاله پشتیبانی نمیشود. همیشه حداقل چند پاراگراف اول متن را بخوانید تا از صحت تیتر اطمینان حاصل کنید.
۴. نویسنده و تاریخ انتشار را بررسی کنید
آیا مقاله نویسنده مشخصی دارد؟ آیا این نویسنده یک فرد واقعی و متخصص در آن حوزه است؟ همچنین، تاریخ انتشار را بررسی کنید. بازنشر اخبار قدیمی به عنوان رویدادهای جدید، یکی از شگردهای رایج برای ایجاد آشوب است.
۵. از ابزارهای راستیآزمایی (Fact-Checking) استفاده کنید
اگر به صحت یک خبر شک دارید، آن را در موتورهای جستجو به همراه کلماتی مانند “شایعه” یا “واقعیت” جستجو کنید. وبسایتهای راستیآزمایی متعددی (در سطح جهانی و داخلی) وجود دارند که به طور تخصصی به بررسی صحت و سقم اخبار میپردازند.

سوالات متداول (FAQ) در مورد اخبار جعلی و اطلاعات مغرضانه
۱. تفاوت دقیق بین “اطلاعات نادرست” (Misinformation) و “اطلاعات مغرضانه” (Disinformation) چیست؟
تفاوت اصلی و کلیدی در “نیت” (Intent) است. اطلاعات نادرست (Misinformation) اطلاعات غلطی است که بدون قصد فریب** منتشر میشود (مثلاً یک شهروند عادی که شایعهای را از روی ناآگاهی به اشتراک میگذارد). اما اطلاعات مغرضانه (Disinformation) اطلاعات غلطی است که **به طور عمدی، آگاهانه و با هدف فریب دادن، آسیب رساندن یا دستیابی به یک هدف سیاسی یا مالی** ساخته و منتشر میشود (مانند یک عملیات دولتی برای تأثیر بر انتخابات).
۲. “دیپ فیک” (Deepfake) چیست و چه نقشی در انتشار اخبار جعلی دارد؟
دیپ فیک به استفاده از هوش مصنوعی برای ساخت ویدیوها یا صداهای جعلی اما بسیار واقعگرایانه از افراد مشهور (مانند سیاستمداران یا سلبریتیها) اطلاق میشود. این فناوری یکی از خطرناکترین ابزارها برای تولید اطلاعات مغرضانه است، زیرا میتواند به طور کامل یک رویداد جعلی را به تصویر بکشد (مثلاً سخنرانی یک سیاستمدار در مورد چیزی که هرگز نگفته است) و تشخیص آن برای چشم غیرمسلح بسیار دشوار است.
۳. چرا دولتها و پلتفرمهای شبکههای اجتماعی جلوی انتشار اخبار جعلی را به طور کامل نمیگیرند؟
دلایل متعددی وجود دارد. اول، حجم بسیار زیاد داده: میلیاردها پست در هر روز منتشر میشود و نظارت بر همه آنها به صورت لحظهای تقریباً غیرممکن است. دوم، چالش آزادی بیان: مرز بین یک خبر جعلی، یک طنز (Satire)، یا یک دیدگاه انتقادی، بسیار باریک است و حذف محتوا میتواند به اتهام سانسور منجر شود. سوم، مدل کسبوکار پلتفرمها: همانطور که اشاره شد، الگوریتمهای شبکههای اجتماعی برای “درگیری” (Engagement) بهینه شدهاند و اخبار جعلی به دلیل جنجالی بودن، اغلب درگیری بالایی ایجاد میکنند و برای پلتفرم سودآور هستند.
۴. “بات” (Bot) در شبکههای اجتماعی چیست و چگونه به انتشار اخبار جعلی کمک میکند؟
«بات» یک حساب کاربری در شبکههای اجتماعی است که توسط یک نرمافزار خودکار کنترل میشود، نه یک انسان واقعی. بازیگران دولتی یا سیاسی، شبکههایی از هزاران بات (باتنت) را ایجاد میکنند تا به طور هماهنگ، یک پیام یا هشتگ خاص را در سطح گسترده ریتوییت یا بازنشر کنند. این کار باعث میشود که آن پیام به صورت مصنوعی “ترند” شود و الگوریتمها و همچنین کاربران واقعی فریب بخورند که این موضوع، یک بحث داغ و عمومی است.
۵. به عنوان یک فرد عادی، مهمترین و اولین کاری که باید برای مقابله با این پدیده انجام دهم، چیست؟
مهمترین کار، شکستن زنجیره انتشار اطلاعات نادرست (Misinformation) است. قبل از به اشتراک گذاشتن هر مطلبی، به خصوص اگر احساسات شما را به شدت برانگیخته است، مکث کنید.چند ثانیه زمان بگذارید و از خود بپرسید: “آیا از صحت این خبر اطمینان دارم؟ آیا منبع آن را بررسی کردهام؟” اگر حتی ۱٪ شک دارید، آن را به اشتراک نگذارید. همین اقدام ساده، بزرگترین کمک به توقف انتشار اخبار جعلی است.
نتیجهگیری: آگاهی و تفکر انتقادی، تنها راه نجات در عصر پسا-حقیقت
در پاسخ نهایی به این سوال که اخبار جعلی را چه کسی پخش میکند، باید گفت که این اکوسیستم توسط بازیگرانی با انگیزههای سیاسی، مالی و ایدئولوژیک خلق میشود، اما توسط کاربران عادی و ناآگاه تقویت و منتشر میگردد. در عصری که به آن “عصر پسا-حقیقت” (Post-truth) گفته میشود – جایی که احساسات و باورهای شخصی، اغلب تأثیرگذارتر از واقعیتهای عینی هستند – سواد رسانهای دیگر یک مهارت جانبی نیست، بلکه یک مسئولیت اساسی برای هر شهروند است. بهترین راه برای مبارزه با تاریکی اطلاعات مغرضانه، نه سانسور، بلکه روشن کردن چراغ آگاهی و تفکر انتقادی است.





