کوروش بزرگ، پادشاه هخامنشی، شخصیتی است که نامش نه تنها در تاریخ ایران، بلکه در تاریخ جهان میدرخشد. او بنیانگذار اولین امپراتوری چندملیتی جهان است که بر پایههایی از احترام به فرهنگها و ادیان ملل مغلوب بنا شد. «منشور کوروش»، که سندی گلی از فتح بابل و آزادی اقوام اسیر است، امروزه به عنوان نمادی از بنیانگذاری مفهوم حقوق بشر شناخته میشود.
با چنین پیشینه درخشانی، طبیعی است که بخش بزرگی از جامعه ایرانی، انتظار داشته باشند که روزی به نام این پادشاه نامدار در تقویم رسمی کشورشان ثبت شود. روز هفتم آبان (۲۹ اکتبر)، که بر اساس برخی محاسبات تاریخی، روز ورود صلحآمیز کوروش به بابل و صدور منشور اوست، به طور غیررسمی توسط مردم و رسانههای اجتماعی به عنوان «روز کوروش» شناخته شده و گرامی داشته میشود.
اما این شناخت، هرگز به ثبت رسمی در تقویم ملی منجر نشده است. پاسخ به سوال «چرا روز کوروش در تقویم نیست؟» یک پاسخ تکوجهی و ساده ندارد، بلکه نیازمند درک عمیق از فرآیندهای تصمیمگیری فرهنگی پس از انقلاب اسلامی، اولویتهای ایدئولوژیک، و همچنین چالشهای سیاسی و اجتماعی پیرامون این نماد باستانی است.
بخش اول: ۷ آبان؛ تاریخچه، اهمیت و چگونگی تبدیل شدن به یک «روز»
برای درک این مطالبه، ابتدا باید بدانیم ۷ آبان دقیقاً چه روزی است و چگونه به نماد تبدیل شد.
۱. ریشه تاریخی ۷ آبان (۲۹ اکتبر)
تاریخ ۷ آبان، بر اساس یک رویدادنگاری باستانی به نام «رویدادنامه نبونئید» (Nabonidus Chronicle) محاسبه شده است. بر اساس این کتیبه میخی بابلی، در روز سوم ماه «اَرَخسمنو» (Arahsamnu) بابلی، برابر با ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش بزرگ پس از فتح تقریباً بدون خونریزی، وارد شهر باشکوه بابل شد. روز کوروش ، نه روز جنگ، بلکه روز آغاز یک مدیریت نوین مبتنی بر صلح و صدور منشوری بود که در آن، به مردم اجازه بازگشت به سرزمینهای خود و آزادی در پرستش خدایانشان داده شد. بنابراین، ۷ آبان، نماد ورود صلح و عدالت است.
۲. تبدیل شدن به یک مناسبت فرهنگی غیررسمی
در دو دهه اخیر، با گسترش شبکههای اجتماعی و افزایش توجه عمومی به تاریخ ایران باستان، ۷ آبان به تدریج از یک تاریخ صرفاً تاریخی به یک مناسبت فرهنگی غیررسمی تبدیل شد. روز کوروش توسط علاقهمندان به تاریخ، به عنوان فرصتی برای بازخوانی میراث کوروش و تجلیل از هویت ایرانی گرامی داشته میشود. این محبوبیت مردمی، خود به عاملی برای افزایش حساسیتها و در نتیجه، پیچیدهتر شدن فرآیند ثبت رسمی آن تبدیل شده است.

بخش دوم: تحلیل دلایل عدم ثبت رسمی؛ پاسخ به سوال «چرا روز کوروش در تقویم نیست؟»
غیبت روز کوروش در تقویم، یک فراموشی یا اتفاق ساده نیست، بلکه نتیجه مجموعهای از دلایل ساختاری، سیاسی و ایدئولوژیک است.
۱. اولویتبندی ایدئولوژیک و تعریف هویت در نظام جمهوری اسلامی
مهمترین و بنیادیترین دلیل، به فلسفه و هویت نظام حاکم بازمیگردد. جمهوری اسلامی ایران، نظامی است که هویت خود را بر پایه **ارزشهای اسلامی و شیعی** تعریف میکند. در این چارچوب، مناسبتهای تقویمی و نمادهای ملی، عمدتاً از دل تاریخ اسلام، تاریخ تشیع (اعیاد و شهادتها) و تاریخ انقلاب اسلامی (مانند دهه فجر یا هفته دفاع مقدس) برگزیده میشوند. در این نگاه، هویت اسلامی به عنوان هویت اصلی و فراگیر تلقی شده و هویت باستانی و شاهنشاهی، اگرچه به عنوان بخشی از «تاریخ» کشور پذیرفته میشود، اما در جایگاه «هویت» اصلی قرار نمیگیرد و ترویج و تجلیل رسمی از نمادهای آن (به خصوص پادشاهان)، در اولویت سیاستگذاری فرهنگی نیست.
۲. تضاد نمادین «پادشاهی» با «جمهوری»
انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، نه تنها یک تغییر سیاسی، بلکه پایانی بر ۲۵۰۰ سال نظام شاهنشاهی در ایران بود. یکی از شعارهای اصلی این انقلاب، نفی نظام سلطنتی بود. کوروش بزرگ، با تمام ویژگیهای مثبت و منحصربهفردش، در نهایت یک «پادشاه» و بنیانگذار یک «امپراتوری شاهنشاهی» است. گرامیداشت رسمی یک پادشاه، حتی از دوران باستان، میتواند از نظر ایدئولوژیک با ماهیت «جمهوری» و نظام ضدسلطنتی حاکم، در تضاد تلقی شود. این یکی از پیچیدهترین دلایل پاسخ به سوال «چرا روز کوروش در تقویم نیست» میباشد.
۳. حساسیتهای سیاسی و چالش مدیریت تجمعات
در طول سالیان گذشته، روز ۷ آبان و تجمعاتی که به صورت خودجوش توسط برخی افراد در پاسارگاد (آرامگاه کوروش) شکل گرفته، گاهی اوقات با شعارها و کنشهایی همراه بوده که از سوی ساختار رسمی، به عنوان حرکاتی با سویههای سیاسی اپوزیسیون یا ترویج «ناسیونالیسم افراطی» در تقابل با ارزشهای رسمی تلقی شده است. از دیدگاه امنیتی و سیاسی، مدیریت این تجمعات که پتانسیل تبدیل شدن به یک میتینگ سیاسی را دارند، همواره چالشبرانگیز بوده است. ثبت رسمی روز کوروش در تقویم، میتوانست به معنای به رسمیت شناختن و تشویق این تجمعات باشد، امری که مطلوب سیستم نبود.
۴. تورم تقویم و فرآیند پیچیده در شورای عالی انقلاب فرهنگی
این یک دلیل اداری و ساختاری است. تقویم رسمی ایران در حال حاضر با تورم شدید مناسبتها روبروست و تقریباً هیچ روزی خالی نیست. نهاد رسمی مسئول برای بررسی، تصویب یا رد مناسبتهای جدید، **«شورای عالی انقلاب فرهنگی»** است. فرآیند ثبت یک روز جدید در این شورا بسیار پیچیده و نیازمند بررسیهای کارشناسی و تأیید از سوی نهادهای مختلف است. هر پیشنهادی باید توجیه فرهنگی، اجتماعی و ایدئولوژیک قوی داشته باشد. با توجه به اولویتهای این شورا که بر ترویج فرهنگ اسلامی-ایرانی (با تأکید بر بخش اسلامی) استوار است، پیشنهادی که صرفاً بر روی یک نماد پیشااسلامی تمرکز دارد، به سختی میتواند در این فرآیند به تصویب نهایی برسد.
۵. مقایسه با سایر مفاخر: تفاوت حافظ، سعدی و فردوسی با کوروش
یک سوال رایج این است که “چرا روز حافظ، سعدی و فردوسی در تقویم هست، اما روز کوروش نیست؟” پاسخ در ماهیت میراث این افراد نهفته است. **فردوسی** به عنوان احیاگر زبان فارسی، **حافظ** و **سعدی** به عنوان قلههای شعر و عرفان، میراثی فرهنگی (زبان و ادبیات) از خود به جای گذاشتهاند که به طور کامل با هویت ایرانی-اسلامی پس از انقلاب، سازگار، همراستا و حتی تقویتکننده آن تلقی میشود. شعر حافظ و سعدی مملو از مفاهیم عرفانی و ارجاعات دینی است. اما میراث کوروش، یک میراث **سیاسی و نظامی (امپراتوری)** است. تجلیل از یک شاعر عارف، با تجلیل از یک پادشاه فاتح، از منظر ایدئولوژیک حاکم، بار معنایی یکسانی ندارد.
بخش سوم: آیا هویت باستانی و هویت اسلامی در تضاد هستند؟
بحث پیرامون ثبت روز کوروش در تقویم، اغلب به بحث بزرگتری در مورد رابطه هویت باستانی (پیشااسلامی) و هویت اسلامی ایرانیان دامن میزند.
دیدگاه تقابل: برخی بر این باورند که این دو هویت در تضاد با یکدیگر قرار دارند و تأکید بیش از حد بر روی نمادهای باستانی مانند کوروش، به معنای تضعیف هویت اسلامی و انقلابی جامعه است. این دیدگاه معمولاً در بدنههای رسمیتر و محافظهکارتر غالب است.
دیدگاه تداوم (نظریه ایرانی-اسلامی): در مقابل، بسیاری از اندیشمندان و مورخان (مانند استاد مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران) بر این باورند که هویت ایرانی یک جریان تداومی است. ایرانیان پس از پذیرش اسلام، نه تنها هویت باستانی خود را حفظ کردند، بلکه با ترکیب آن با معارف عمیق اسلامی، تمدنی جدید و باشکوه (تمدن ایرانی-اسلامی) را خلق کردند که در آن، عناصری چون عدالتخواهی (که در کوروش بود) با مفاهیم اسلامی تعالی یافت. از این منظر، این دو هویت نه تنها در تضاد نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند.
چالش عدم ثبت روز کوروش، دقیقاً در محل تلاقی این دو دیدگاه متفاوت به هویت ملی قرار گرفته است.

سوالات متداول (FAQ) در مورد روز کوروش و ثبت آن در تقویم
۱. آیا ۷ آبان تاریخ دقیق ورود کوروش به بابل است؟
بله، این تاریخ بر اساس یکی از معتبرترین اسناد باستانی، یعنی «رویدادنامه نبونئید» (کتیبه بابلی)، محاسبه شده است. این رویدادنامه، ورود صلحآمیز کوروش به بابل را در روز سوم ماه هشتم بابلی (Arahsamnu) ثبت کرده که این تاریخ، با ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد و برابر با ۷ آبان در تقویم خورشیدی مطابقت دارد. بنابراین، این تاریخ از پشتوانه تاریخی قوی برخوردار است.
۲. آیا هیچ روزی برای گرامیداشت ایران باستان در تقویم رسمی وجود ندارد؟
چرا، وجود دارد. مناسبتهایی مانند **عید نوروز (که یک جشن باستانی و ملی است)، شب یلدا، و جشن تیرگان** همگی ریشه در فرهنگ ایران باستان دارند و در تقویم رسمی ثبت شده و گرامی داشته میشوند. تفاوت در این است که این موارد، “جشنهای طبیعی و فرهنگی” هستند، نه روز بزرگداشت یک “شخصیت” یا “پادشاه” خاص از دوران پیشااسلامی.
۳. آیا تاکنون تلاش رسمی یا قانونی برای ثبت روز کوروش در تقویم انجام شده است؟
بله، در طول سالیان گذشته، بارها پیشنهادهایی از سوی برخی از نمایندگان مجلس، فعالان فرهنگی و سازمانهای مردمنهاد برای ثبت رسمی ۷ آبان به عنوان «روز کوروش» به «شورای عالی انقلاب فرهنگی» (نهاد مسئول تصویب مناسبتها) ارائه شده است. با این حال، این پیشنهادها تاکنون با توجه به ملاحظات و اولویتهایی که در مقاله به آنها پرداخته شد، مورد موافقت این شورا قرار نگرفتهاند.
۴. آیا روز بزرگداشت فردوسی، سعدی و حافظ در تقویم رسمی ثبت شده است؟
بله، روز ۲۵ اردیبهشت به نام «روز بزرگداشت فردوسی»، اول اردیبهشت به نام «روز بزرگداشت سعدی» و ۲۰ مهر به نام «روز بزرگداشت حافظ» در تقویم رسمی کشور ثبت شدهاند. همانطور که در مقاله توضیح داده شد، دلیل اصلی این امر، تفاوت در ماهیت میراث آنهاست. این افراد، نمادهای «فرهنگ، زبان و ادب عرفانی فارسی» پس از اسلام تلقی میشوند که با هویت رسمی کشور کاملاً سازگار و همراستا هستند، در حالی که کوروش، نماد «قدرت سیاسی و پادشاهی» پیشااسلامی است.
۵. آیا امکان دارد در آینده «روز کوروش» به تقویم رسمی ایران اضافه شود؟
پاسخ به این سوال، کاملاً به **سیاستهای فرهنگی کلان کشور** در آینده بستگی دارد. ثبت چنین روزی نیازمند یک بازنگری و تغییر نگاه در سطح سیاستگذاران فرهنگی و شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به جایگاه نمادهای باستانی و نحوه تعریف هویت ملی است. اگر در آینده، دیدگاه «تداوم فرهنگی» (ایرانی-اسلامی) بر دیدگاه «تقابل هویتی» غلبه بیشتری پیدا کند، این امر غیرممکن نخواهد بود، اما در حال حاضر، چنین چشماندازی در کوتاهمدت محتمل به نظر نمیرسد.
نتیجهگیری: کوروش بزرگ، فراتر از یک روز در تقویم
در پاسخ نهایی به این سوال که چرا روز کوروش در تقویم نیست، باید گفت که این عدم ثبت، یک «فراموشی» یا «غفلت» ساده اداری نیست، بلکه نتیجه یک تصمیم و رویکرد کلان فرهنگی و ایدئولوژیک است که ریشه در فلسفه نظام جمهوری اسلامی و اولویتهای آن در تعریف هویت ملی دارد. تضاد نمادین مفهوم «شاهنشاهی» با «جمهوری»، حساسیتهای سیاسی-امنیتی ناشی از تجمعات، و اشباع بودن تقویم از مناسبتهای اسلامی و انقلابی، همگی دست به دست هم دادهاند تا این مطالبه فرهنگی، تاکنون به نتیجه رسمی نرسد.
با این حال، واقعیت این است که بزرگی و جایگاه تاریخی کوروش کبیر، نیازمند ثبت در یک تقویم کاغذی نیست. میراث او در منشور حقوق بشرش، در حافظه تاریخی جهان، و مهمتر از همه، در قلب و ذهن میلیونها ایرانی که او را “پدر” و نماد افتخارآمیز هویت باستانی خود میدانند، به شکلی جاودانه ثبت شده است. خودِ این مطالبه مردمی و گرامیداشت غیررسمی ۷ آبان در هر سال، نشان میدهد که این نماد تاریخی، صرف نظر از حضور یا غیبت در تقویم رسمی، بخش زنده و پویایی از فرهنگ امروز ایران است.





