اسکان اضطراری در بم؛ نبرد با سرمای کویر
یکی از تلخترین خاطرات بازماندگان زلزله بم، شبهای بعد از حادثه است. در سال ۱۳۸۲، استراتژی اصلی هلالاحمر و ستاد حوادث، توزیع “چادر” بود. اما این استراتژی در برابر سرمای زیر صفر درجه کویر شکست خورد.
- چادر در برابر کانکس: روزها طول کشید تا کانکسها به بم برسند. در این فاصله، بازماندگان با پتوهای اهدایی و والورهای نفتی در چادرهای نازک میلرزیدند. درس بزرگ بم این بود که “چادر” راهکار اسکان موقت در زمستان نیست.
- جانمایی غلط: کمپهای اسکان اضطراری بدون توجه به ساختار فرهنگی و خانوادگی برپا شدند. خانوادهها ترجیح میدادند کنار ویرانههای خانه خود (برای محافظت از اموال باقیمانده) بمانند تا اینکه به کمپهای دوردست بروند.
در سال ۱۴۰۴، تکنولوژیهای جدید اسکان سریع (مانند سازههای تاشو و فومهای عایق) جایگزین روشهای سنتی شدهاند، اما تجربه بم نشان داد که “مدیریت توزیع” مهمتر از “نوع سازه” است.
رسانه و روابط عمومی در زلزله بم؛ فریاد در سکوت
در سال ۱۳۸۲ خبری از تلگرام، اینستاگرام و شهروند-خبرنگار نبود. تنها منبع خبر، صداوسیما و خبرگزاریهای رسمی بودند. وضعیت اطلاعرسانی در زلزله بم دارای دو روی سکه بود:
۱. شاهکار عکاسان و تصویربرداران
تصاویری که عکاسان خبری در ساعات اولیه مخابره کردند (بهویژه تصویر پدرانی که کودکانشان را در آغوش داشتند)، جهان را تکان داد. این “دیپلماسی تصویر” باعث سرازیر شدن کمکهای بینالمللی از ۶۰ کشور جهان به فرودگاه بم شد. رسانه در اینجا نقش “ناجی” را بازی کرد.
۲. شکست در مدیریت شایعه و آمار (بحران روابط عمومی)
اما در بخش روابط عمومی دولتی، آشفتگی موج میزد.
«یک مسئول آمار کشتهشدگان را ۲۰ هزار نفر اعلام میکرد و دیگری ۴۰ هزار نفر. عدم وجود “سخنگوی واحد” در بحران، باعث سردرگمی امدادگران و خانوادهها شده بود.»
روابط عمومیها در آن زمان آموزش ندیده بودند که چگونه در بحران، “امید” و “واقعیت” را همزمان مدیریت کنند. گاهی برای جلوگیری از تشویش اذهان عمومی، ابعاد فاجعه کوچک نمایی میشد که نتیجهاش کندی در اعزام نیروهای کمکی بود.
مقایسه رسانهای: بم ۱۳۸۲ تا ۱۴۰۴
اگر زلزله بم امروز رخ میداد، چه تفاوتی داشت؟
| مؤلفه | بم (۱۳۸۲) | امروز (۱۴۰۴) |
|---|---|---|
| سرعت انتشار خبر | چند ساعت تاخیر (وابسته به دوربینهای بزرگ و ماهواره) | ثانیهای (پخش زنده موبایلی و استارلینک) |
| کنترل شایعات | راحتتر (منبع خبر محدود بود) | بسیار دشوار (فیکنیوزها سریعتر از زلزله حرکت میکنند) |
| جمعآوری کمک | کامیونهای فیزیکی و حسابهای بانکی محدود | کمپینهای آنلاین، رمزارز و پلتفرمهای واسط |
درسهایی که نباید فراموش کنیم
بازخوانی پرونده زلزله بم به ما میآموزد که:
- اسکان، فقط سقف نیست: اسکان اضطراری باید همراه با تامین “امنیت روانی” و “حریم خصوصی” باشد. کانکسهای اشتراکی یا چادرهای بدون حریم، آسیبهای اجتماعی پسا-زلزله را افزایش میدهند.
- رسانه، بازوی مدیریت بحران است: روابط عمومی سازمانهای امدادی باید قبل از وقوع بحران، سناریوهای رسانهای داشته باشند. “سکوت خبری” یا “تناقضگویی” در ساعات اولیه، اعتماد عمومی را نابود میکند.
- غم نان در کنار غم جان: در بم دیدیم که پس از نجات، بازماندگان نگران شغل و آینده خود بودند. رسانهها نباید پس از هفته اول، منطقه زلزلهزده را فراموش کنند
سوالات متداول کاربران
در ادامه به پرسشهای پرتکرار مخاطبان وبسایت پرداد خبر درباره این فاجعه ملی پاسخ میدهیم:
تعداد دقیق جانباختگان زلزله بم چقدر بود؟
آمارها متفاوت است، اما آمارهای رسمی نهایی عددی بین ۳۰ تا ۳۴ هزار نفر را تایید کردند، هرچند برخی منابع محلی آمار را تا ۵۰ هزار نفر نیز تخمین زدهاند.
چرا ارگ بم که خشتی بود، کامل فرو ریخت؟
شدت زلزله (۶.۶ ریشتر) در عمق کم و نزدیکی گسل به شهر، همراه با فرسودگی سازههای خشتی و سنگینی سقفهای گنبدی، باعث تخریب صددرصدی ارگ و خانههای مسکونی شد.
آیا بم امروز بازسازی شده است؟
بله، شهر بم امروز زندهتر از قبل است و نخلستانها سرپا شدهاند. ارگ بم نیز تا حد زیادی مرمت شده و از لیست میراث در خطر یونسکو خارج گردیده است، اما داغ عزیزان در دل مردم هنوز تازه است.
نتیجهگیری
امشب، ۵ دی ۱۴۰۴، شمعی روشن میکنیم به یاد “ایرج بسطامی” که صدایش زیر آوار ماند و هزاران آرزویی که خاک شد. زلزله بم یک نقطه عطف تاریخی بود که نشان داد “خشتهای گلی” تاب مقاومت ندارند و “مدیریت سنتی” در برابر خشم طبیعت ناتوان است. بیایید در این سالگرد، به جای تسلیتهای کلیشهای، از مسئولین مطالبه کنیم: “آیا امروز خانههای ما امن است؟” و “آیا اگر زمین لرزید، پناهگاهی گرمتر از چادرهای لرزان بم خواهیم داشت؟”. یاد رفتگان بم گرامی باد.






