این یک زندگی‌نامه معمولی نیست. این مقاله به بهانه سالروز درگذشت او، به سراغ جنبه‌های کمتر شنیده شده، جنجالی و انسانی زندگی آکیرا کوروساوا می‌رود. داستانی از فقر، خودکشی برادر، شکست‌های تجاری ویرانگر، و تلاشی تکان‌دهنده برای پایان دادن به زندگی خودش؛ داستانی که نشان می‌دهد چگونه بزرگترین شاهکارهای هنر، اغلب از دل تاریک‌ترین رنج‌ها متولد می‌شوند.
داستان ناگفته آکیرا کوروساوا؛ از تلاش برای خودکشی تا فتح سینمای جهان

به گزارش پرداد خبر، آکیرا کوروساوا که در سالروز درگذشت او (۶ سپتامبر) سینمادوستان سراسر جهان یادش را گرامی می‌دارند، در چشم عموم یک “امپراطور” بود؛ کارگردانی افسانه‌ای و کمال‌گرا که با فیلم‌های حماسی‌اش سینمای ژاپن را به جهان معرفی کرد. اما پشت این تصویر باشکوه، داستان مردی تنها، افسرده و در حال مبارزه دائمی با شکست نهفته است.

برای درک نبوغ آکیرا کوروساوا، باید زخم‌های او را شناخت. این گزارش، روایتی از نبرد یک هنرمند بزرگ نه تنها با استودیوها و منتقدان، بلکه با شیاطین درون خودش است؛ نبردی که در نهایت به خلق برخی از ماندگارترین آثار تاریخ سینما انجامید.

تراژدی اول: خودکشی برادر و سایه‌ای تا پایان عمر

زندگی آکیرا کوروساوا از همان ابتدا با تراژدی گره خورده بود. برادر بزرگتر او، هیگو، که یک قصه‌گوی فیلم‌های صامت (بنشی) و بسیار با استعداد بود، تأثیری عمیق بر شخصیت هنری آکیرای جوان داشت. اما با ورود سینمای ناطق، هیگو شغل و هویت خود را از دست داد و در نهایت در جوانی دست به خودکشی زد. این اتفاق، ضربه‌ای روحی بود که آکیرا کوروساوا هرگز به طور کامل از آن بهبود نیافت. سایه مرگ، ناامیدی و مبارزه برای یافتن معنا در دنیایی بی‌رحم، به تم اصلی بسیاری از فیلم‌های آینده او تبدیل شد.

راشومون: موفقیتی که در ژاپن یک “شکست شرم‌آور” بود

امروزه فیلم “راشومون” (۱۹۵۰) به عنوان یکی از بزرگترین شاهکارهای تاریخ سینما شناخته می‌شود؛ فیلمی که سینمای ژاپن را به جهان معرفی کرد و جایزه شیر طلایی ونیز را برای آکیرا کوروساوا به ارمغان آورد. اما جنجال بزرگ اینجا بود: در زمان اکران در ژاپن، استودیو و بسیاری از منتقدان ژاپنی، فیلم را یک اثر “ضعیف” و “بیش از حد غربی” دانستند و آن را یک شکست شرم‌آور تلقی کردند. آن‌ها حتی از فرستادن فیلم به جشنواره ونیز خودداری کردند و این کار با اصرار یک نماینده ایتالیایی انجام شد. این موفقیت جهانی، در واقع یک پیروزی برای آکیرا کوروساوا در برابر تحقیرهایی بود که در وطن خود تحمل می‌کرد.

دهه تاریک: از اخراج در هالیوود تا تلاش برای خودکشی

دهه ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰، تاریک‌ترین دوران زندگی آکیرا کوروساوا بود. پس از موفقیت‌های بزرگ، او با شکست‌های پیاپی و ویرانگری روبرو شد:

  • شکست تجاری “ریش قرمز”: فیلم تحسین‌شده “ریش قرمز” (۱۹۶۵) با وجود موفقیت هنری، در گیشه شکست خورد و باعث شد ستاره همیشگی فیلم‌هایش، توشیرو میفونه، برای همیشه از او جدا شود.
  • تحقیر در هالیوود: او برای کارگردانی بخش ژاپنی فیلم بزرگ “تورا! تورا! تورا!” استخدام شد، اما به دلیل اختلاف نظر با تهیه‌کنندگان و روش‌های کارگردانی‌اش، به شکلی تحقیرآمیز از پروژه اخراج شد.
  • پروژه‌های شکست‌خورده: تلاش‌های او برای ساخت فیلم در شوروی و ژاپن با شکست مواجه شد و او دیگر نمی‌توانست بودجه‌ای برای ساخت فیلم‌هایش پیدا کند.

این شکست‌های پیاپی، “امپراطور” را به زانو درآورد. در سال ۱۹۷۱، آکیرا کوروساوا در اوج ناامیدی، با زدن رگ دستانش اقدام به خودکشی کرد. او به طرز معجزه‌آسایی نجات یافت، اما این اتفاق نشان داد که مردی که حماسی‌ترین داستان‌های شجاعت را به تصویر می‌کشید، خود در حال تجربه‌ی تاریک‌ترین لحظات ضعف انسانی بود.

بازگشت از خاکستر: کمک غیرمنتظره از سوی هالیوود

درست زمانی که به نظر می‌رسید دوران آکیرا کوروساوا برای همیشه به پایان رسیده، نسل جدیدی از فیلمسازان جوان در هالیوود که با فیلم‌های او بزرگ شده بودند، به کمکش آمدند. کارگردانان بزرگی مانند فرانسیس فورد کوپولا و جرج لوکاس (که به شدت تحت تأثیر “دژ پنهان” کوروساوا در ساخت “جنگ ستارگان” بود)، با استفاده از نفوذ خود، استودیوهای آمریکایی را متقاعد کردند تا بر روی پروژه‌های جدید او سرمایه‌گذاری کنند. این حمایت بین‌المللی، به آکیرا کوروساوا اجازه داد تا در سال‌های پایانی عمر خود، دو مورد از بزرگترین شاهکارهایش، یعنی “کاگه‌موشا” (۱۹۸۰) و “آشوب” (۱۹۸۵) را بسازد. این یک بازگشت شکوهمندانه بود که نشان می‌داد چگونه هنر می‌تواند فراتر از مرزها، به یاری هنرمند بشتابد.

سوالات متداول (FAQ)

آکیرا کوروساوا که بود و چرا به او “امپراطور” می‌گفتند؟

آکیرا کوروساوا یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین کارگردانان تاریخ سینما اهل ژاپن بود. به دلیل تسلط کامل بر تمام جنبه‌های فیلمسازی، کمال‌گرایی و سبک رهبری قدرتمندانه‌اش در صحنه فیلمبرداری، همکارانش به او لقب “امپراطور” (Tenno) را داده بودند.

چرا آکیرا کوروساوا اقدام به خودکشی کرد؟

پس از یک دهه شکست‌های حرفه‌ای پیاپی، از جمله اخراج از یک پروژه بزرگ هالیوودی و ناتوانی در تأمین مالی فیلم‌هایش در ژاپن، او در سال ۱۹۷۱ به دلیل افسردگی شدید و احساس به پایان رسیدن دوران کاری‌اش، اقدام به خودکشی کرد که خوشبختانه ناموفق بود.

مشهورترین فیلم‌های آکیرا کوروساوا کدامند؟

از میان آثار متعدد او، فیلم‌هایی مانند “راشومون”، “هفت سامورایی”، “یوجیمبو”، “سریر خون”، “زیستن” (Ikiru) و “آشوب” (Ran) از شهرت و اعتبار جهانی برخوردارند.

کدام فیلمسازان بزرگ غربی از کوروساوا تأثیر گرفته‌اند؟

فیلمسازان بزرگی مانند جرج لوکاس (در ساختار روایی جنگ ستارگان)، فرانسیس فورد کوپولا، استیون اسپیلبرگ، مارتین اسکورسیزی و سرجو لئونه همگی به طور مستقیم از سبک بصری، تکنیک‌های تدوین و داستان‌گویی آکیرا کوروساوا الهام گرفته‌اند.

نتیجه‌گیری: هنرمندی که از رنج، حماسه ساخت

داستان زندگی آکیرا کوروساوا، روایتی بسیار پیچیده‌تر و انسانی‌تر از تصویر یک “امپراطور” شکست‌ناپذیر است. او مردی بود که با تراژدی، شکست و افسردگی جنگید و بزرگترین پیروزی‌اش، نه در جشنواره‌های فیلم، بلکه در توانایی‌اش برای تبدیل این رنج‌های عمیق به هنر ناب و حماسی بود. زندگی آکیرا کوروساوا به ما می‌آموزد که مسیر خلاقیت هرگز یک خط مستقیم و هموار نیست و گاهی اوقات، زیباترین آثار، از دل تاریک‌ترین شب‌های روح یک هنرمند متولد می‌شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بنر تبلیغاتی آسیاتک - پرداد خبر
بنر تبلیغاتی بانک صادرات - پرداد خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *