پاپ فرانسیس توانست در راستای حفظ استقلال واتیکان از پایتختهای غربی، روابط گستردهای با کشورهایی که پیشتر هیچگاه نقش مهمی در ساختار کلیسا نداشتند برقرار کند. علاوه بر این، پاپ فرانسیس سبکی از دیپلماسی را معرفی کرد که هم دارای ویژگیهای عملگرایانه بود و هم آرمانگرا.
میراث دیپلماتیک پاپ فرانسیس
فرانسیس با اقدامات خود توانست روابطی را که در دوران پاپهای قبلی تیره شده بود، ترمیم کند و شبکهای از روابط دیپلماتیک قوی در سراسر جهان برقرار سازد. اکنون که او از دنیا رفته است، سوال اصلی این است که آیا جانشین او قادر خواهد بود از این میراث با ارزش استفاده کرده و اهداف کلیسا را در جهت شفقت، عدالت و صلح پیش ببرد؟

سفرهای تاریخی و تغییر اولویتها
یکی از مهمترین اقدامات پاپ فرانسیس در راستای دیپلماسی جهانی، سفرهای متعدد او به کشورهای مختلف و تقویت روابط بینالمللی کلیسا بود. طولانیترین سفر او در سپتامبر گذشته به اندونزی، پاپوآ گینه نو، تیمور شرقی و سنگاپور انجام شد و مهمترین ویژگیهای دیپلماسی او را نشان داد.
یکی از اهداف اصلی او در این سفرها، بهبود روابط با جهان اسلام، به ویژه اهل تسنن بود. در دوران پاپ بندیکت شانزدهم، روابط واتیکان با مسلمانان به شدت آسیب دیده بود، به طوری که بندیکت در سال ۲۰۰۶ سخنرانیای ایراد کرد که مسلمانان آن را توهینی به پیامبر اسلام میدانستند. اما پاپ فرانسیس توانست روابطی دوستانه با رهبران مسلمان برقرار کرده و در سال ۲۰۱۹ با شیخ الازهر، احمد الطیب، در ابوظبی توافقنامهای تاریخی علیه افراطگرایی دینی امضا کند.
گفتگوی ادیان و همزیستی فرهنگی
پاپ فرانسیس همچنین سفرهایی به کشورهایی مانند اندونزی انجام داد که در آنجا از همزیستی دینی میان مسلمانان و مسیحیان به عنوان الگویی جهانی یاد کرد. او در دیدار با رهبران مذهبی در مسجد استقلال جاکارتا، بزرگترین مسجد جنوب شرق آسیا، از مدل همزیستی میان مسلمانان و مسیحیان در این کشور ستایش کرد. این مسجد که از طریق یک تونل زیرزمینی به کلیسای کاتولیک متصل است، نمادی از همزیستی مذهبی در اندونزی به شمار میرود.
تحول در دیپلماسی کلیسا: از اروپا به سایر قارهها
پاپ فرانسیس همچنین تلاش کرد کلیسا را از یک نهاد صرفاً دروننگر به نهادی جهانی و ماموریتی تبدیل کند. او با انتخاب کاردینالهایی از کشورهای مختلف، از جمله کشورهای آسیایی و آفریقایی، شبکهای از روابط دیپلماتیک گسترده در مناطق غیراروپایی ایجاد کرد. به طور خاص، او به ۱۳ کشور آسیایی و ۹ کشور آفریقایی سفر کرد که به مراتب بیشتر از سفرهای پاپ بندیکت بود. یکی از نقاط قوت این سیاست، توجه ویژه به تیمور شرقی است که امروزه بالاترین نسبت جمعیت کاتولیک در جهان را دارد.
دیپلماسی چندقطبی و رویکرد به چین
پاپ فرانسیس جهانیشدن را نه به عنوان یک پدیده ساده بلکه به صورت چندوجهی میدید. او همبستگی جهانی را با حفظ هویتهای ملی و فرهنگی ممکن میدانست. یکی از ویژگیهای برجسته دیپلماسی او، بهبود روابط واتیکان با چین بود. برخلاف پیشینیانش که در مواجهه با پکن شکست خورده بودند، فرانسیس از همان ابتدای پاپیش، رویکردی متفاوت در پیش گرفت و در سال ۲۰۱۸ توافق تاریخی بر سر انتخاب مشترک اسقفها را با چین امضا کرد. این توافق تا کنون سه بار تمدید شده و ۱۱ اسقف جدید نیز به تأسیس کلیسای چین اضافه شدهاند.
استقلال دیپلماتیک واتیکان و اختلاف با آمریکا
دیپلماسی پاپ فرانسیس و رویکرد او در برابر چین موجب خشم مقامات آمریکایی شد، به ویژه مایک پمپئو، وزیر خارجهی وقت ایالات متحده. مخالفت با سیاستهای واشنگتن در خصوص چین، واتیکان را به عنوان نهادی مستقل معرفی کرد و اعتبار آن را در سطح جهانی افزایش داد. همچنین در خصوص بحران اوکراین، پاپ فرانسیس نه تنها تحریمهای اقتصادی علیه روسیه را مخالف بود، بلکه بر اهمیت گفتوگو با کلیسای ارتدوکس روسیه تاکید داشت و معتقد بود گسترش ناتو میتواند عامل تحریک روسیه برای آغاز جنگ باشد.

دیپلماسی کاتولیک در دنیای معاصر
پاپ فرانسیس در طول دوران پاپی خود دیپلماسی کاتولیک را به مرکز توجه جهانی بازگرداند. او با تقویت ساختار دیپلماتیک واتیکان، کاردینالهایی را به مناطق بحرانزدهای مانند سوریه و بیتالمقدس منصوب کرد. او همچنین اولین پاپی بود که کاردینالهایی از کشورهایی همچون ایران، پاکستان، بنگلادش و مغولستان انتخاب کرد. پاپ فرانسیس باور داشت دیپلماسی کلیسا باید بر اساس اصول انجیل پایهریزی شود.
آینده دیپلماسی کلیسا و جانشین پاپ فرانسیس
با توجه به اینکه ۱۰۸ نفر از ۱۳۵ کاردینالی که پاپ آینده را انتخاب میکنند توسط پاپ فرانسیس منصوب شدهاند، روند دیپلماسی جهانی که او آغاز کرده است، به احتمال زیاد ادامه خواهد یافت. این در حالی است که پاپ فرانسیس خود توانست جهان را با تغییرات دیپلماتیکش شگفتزده کند و ممکن است کنگره کاردینالها دوباره جهانیان را غافلگیر کند.