صنعت دامپروری، ستون فقرات امنیت غذایی هر کشوری است و سلامت دامها، ضامن سلامت سفرههای مردم است. اما این امنیت همواره توسط عوامل بیماریزای میکروسکوپی تهدید میشود. یکی از قدیمیترین و در عین حال خطرناکترین این دشمنان، بیماری تب برفکی (Foot-and-Mouth Disease) یا به اختصار FMD است.
این بیماری که سابقهای طولانی در تاریخ دامپزشکی دارد، یک بیماری عفونی و گاهی کشنده ویروسی است که حیوانات زوجسُم را هدف قرار میدهد. گاو، گوسفند، بز، خوک و حتی برخی حیوانات وحشی مانند آهو و گوزن، همگی در معرض خطر این ویروس هوشمند و سریعالانتقال هستند. اهمیت تب برفکی تنها در تلفات دامی خلاصه نمیشود؛ بلکه تأثیرات ویرانگر آن بر تجارت بینالمللی دام و فرآوردههای دامی، آن را به یک معضل اقتصادی و سیاسی تبدیل کرده است.
زمانی که یک کانون آلودگی در منطقهای شناسایی میشود، قرنطینههای سختگیرانه و ممنوعیتهای صادراتی اعمال میگردد که میتواند اقتصاد یک منطقه را فلج کند. در این مقاله طولانی و مفصل، ما با نگاهی علمی و در عین حال کاربردی، به عمق این بیماری نفوذ میکنیم تا بفهمیم این ویروس چگونه عمل میکند، چرا کنترل آن تا این حد دشوار است و دامداران و مسئولان چه استراتژیهایی را باید برای محافظت از سرمایههای ملی اتخاذ کنند.
ماهیت ویروس: دشمنی با هزار چهره
برای درک قدرت و خطر تب برفکی، ابتدا باید با عامل ایجادکننده آن آشنا شویم. این بیماری توسط ویروسی از خانواده “پیکورناویریده” (Picornaviridae) و جنس “آفتوویروس” ایجاد میشود. نکته ترسناک در مورد این ویروس، تنوع ژنتیکی و قابلیت جهش بالای آن است. ویروس تب برفکی دارای هفت سویه اصلی (سروتایپ) شامل O، A، C، Asia1، SAT1، SAT2 و SAT3 است که هر کدام میتوانند زیرسویههای متعددی داشته باشند.
این تنوع ژنتیکی، بزرگترین چالش در مسیر کنترل بیماری و تولید واکسن است؛ زیرا ایمنی ایجاد شده در برابر یک سویه، لزوماً در برابر سویههای دیگر محافظت ایجاد نمیکند. این بدان معناست که دامداران باید دائماً از واکسنهایی استفاده کنند که با سویه در حال گردش در منطقه جغرافیایی آنها مطابقت داشته باشد. علاوه بر این، ویروس تب برفکی در محیط بیرون از بدن دام نیز مقاومت نسبی خوبی دارد و میتواند در شرایط سرد و مرطوب یا در بقایای دامی برای مدت طولانی زنده بماند، که این امر فرآیند پاکسازی و ضدعفونی را دشوارتر میسازد.
راههای انتقال: چگونه طاعون دامی گسترش مییابد؟
سرعت انتشار ویروس تب برفکی حیرتانگیز است و این موضوع به راههای متعدد و متنوع انتقال آن بازمیگردد. این بیماری یکی از مسریترین بیماریهای دامی شناخته شده است که انتقال آن تنها محدود به تماس مستقیم نیست. تماس مستقیم میان دام آلوده و دام سالم، از طریق ترشحات تنفسی، بزاق، شیر، ادرار و مدفوع، شایعترین راه انتقال است.
اما خطرناکتر از آن، انتقال غیرمستقیم است. ویروس میتواند از طریق وسایل نقلیه حمل دام، لباس و کفش کارگران دامداری، ابزارهای دامپزشکی آلوده، علوفه و آب مشترک و حتی از طریق گرد و غبار معلق در هوا جابجا شود. مطالعات نشان دادهاند که در شرایط آب و هوایی خاص، ویروس تب برفکی میتواند از طریق جریان باد تا کیلومترها (حتی تا فواصل بسیار دورتر از روی دریا) منتقل شود و کانونهای جدیدی از آلودگی را ایجاد کند.
این ویژگی “انتقال هوابرد”، کنترل بیماری را بسیار چالشبرانگیز میکند و نشان میدهد که حتی دامداریهایی که اصول قرنطینه فیزیکی را رعایت میکنند، در صورت نزدیکی به کانون آلودگی، در خطر هستند. همچنین، خرید و فروش دامهای جدید بدون طی کردن دوره قرنطینه و ورود آنها به گله، یکی از اصلیترین دلایل شعلهور شدن بیماری در یک منطقه پاک است.
علائم بالینی: زنگهای خطر در طویله و چراگاه
شناسایی زودهنگام علائم تب برفکی میتواند تفاوت بین مهار یک بیماری و یک فاجعه تمامعیار باشد. علائم این بیماری بسته به نوع دام (گاو، گوسفند، بز) میتواند متفاوت باشد، اما الگوی کلی آن شامل تب بالا و ایجاد ضایعات تاولی است. در گاوها، بیماری معمولاً با تب شدید و ناگهانی، بیآبی، و کاهش شدید اشتها آغاز میشود.
سپس تاولهای دردناکی بر روی زبان، لثه، لبها، پوزه و همچنین در ناحیه تاج سم (محل اتصال سم به پوست) و فضای بین سمها ظاهر میشود. این تاولها پس از مدتی پاره شده و به زخمهای باز و دردناک تبدیل میشوند. به دلیل درد دهان، حیوان قادر به غذا خوردن نیست و بزاق دهانش به صورت رشتههای لزج و کشدار آویزان میشود که یکی از نشانههای بارز بیماری است. لنگش شدید و عدم تمایل به حرکت به دلیل زخمهای سم، علامت شایع دیگر است. در گاوهای شیری، ضایعات ممکن است بر روی پستانها نیز ظاهر شوند که منجر به درد شدید، ورم پستان و افت ناگهانی و چشمگیر تولید شیر میگردد.
در گوسفند و بز، علائم ممکن است خفیفتر و کمتر آشکار باشند که این موضوع خطرناک است، زیرا باعث میشود این حیوانات به عنوان ناقلان خاموش عمل کنند و ویروس را گسترش دهند. در این دامها، لنگش اغلب اولین و بارزترین علامت است. تاولهای دهانی ممکن است کوچکتر باشند یا کمتر دیده شوند. با این حال، در برهها و بزغالههای جوان، ویروس میتواند به قلب حمله کرده و باعث مرگ ناگهانی ناشی از نارسایی قلبی شود، بدون اینکه علائم تاولی پوستی مشاهده گردد. این مرگ و میر بالا در نوزادان دام، یکی از جنبههای دردناک و خسارتبار بیماری است.
پیامدهای اقتصادی: ضربه سنگین به پیکره تولید
چرا به تب برفکی “طاعون اقتصادی” میگویند؟ پاسخ در میزان خساراتی است که این بیماری به جای میگذارد. اگرچه نرخ مرگ و میر در دامهای بالغ معمولاً پایین است (کمتر از ۵ درصد)، اما نرخ ابتلا (Morbidity) در گلههای حساس میتواند به ۱۰۰ درصد برسد. خسارت اصلی ناشی از مرگ دام نیست، بلکه ناشی از کاهش شدید بهرهوری است. دامی که به تب برفکی مبتلا میشود، به دلیل درد شدید و عدم تغذیه، وزن زیادی از دست میدهد و بازگشت به وزن قبلی ماهها زمان میبرد یا هرگز اتفاق نمیافتد.
در گاوهای شیری، تولید شیر ممکن است برای همیشه کاهش یابد یا قطع شود. سقط جنین در دامهای آبستن، نازاییهای بعدی، و هزینههای سنگین درمانهای حمایتی و ضدعفونی، بار مالی سنگینی را به دامدار تحمیل میکند. در سطح کلان ملی، شیوع تب برفکی به معنای ممنوعیت صادرات دام زنده و فرآوردههای دامی به کشورهای دیگر است که میتواند درآمدهای ارزی یک کشور را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. این بیماری میتواند سالها تلاش برای اصلاح نژاد و توسعه گله را در عرض چند هفته نابود کند.

آیا تب برفکی به انسان منتقل میشود؟ (رفع یک نگرانی عمومی)
یکی از پرسشهای همیشگی و نگرانکننده مردم در مواجهه با اخبار شیوع بیماریهای دامی، احتمال انتقال آن به انسان است. خوشبختانه، باید گفت که تب برفکی یک بیماری مشترک بین انسان و دام (Zoonosis) به معنای خطرناک آن محسوب نمیشود. اگرچه موارد بسیار نادری از ابتلای انسان (با علائم خفیف پوستی و تب) گزارش شده است، اما این اتفاق بسیار بعید است و ویروس تب برفکی خطری برای سلامت عمومی جامعه انسانی ندارد.
نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه کرد، تفاوت این بیماری با “بیماری دست، پا و دهان” (Hand, Foot, and Mouth Disease) در کودکان است. این دو بیماری کاملاً متفاوت هستند و توسط ویروسهای متفاوتی ایجاد میشوند، هرچند نامهای مشابهی دارند. با این حال، مصرف گوشت یا شیر دامهای آلوده به تب برفکی، اگرچه معمولاً باعث بیماری در انسان نمیشود، اما از نظر بهداشتی و کیفی توصیه نمیگردد و فرآیندهای پخت کامل و پاستوریزاسیون شیر، ویروس را از بین میبرند.
درمان و مدیریت: تمرکز بر مراقبتهای حمایتی
متأسفانه، هیچ درمان قطعی و داروی ضدویروسی اختصاصی برای از بین بردن ویروس تب برفکی در دام مبتلا وجود ندارد. زمانی که دامی مبتلا میشود، اقدامات درمانی تنها جنبه “حمایتی” و “تسکینی” دارند تا دوره بیماری طی شود و حیوان بتواند مقاومت کند. این اقدامات شامل استفاده از داروهای ضدالتهاب و مسکن برای کاهش تب و درد، استفاده از آنتیبیوتیکها برای جلوگیری از عفونتهای ثانویه باکتریایی (مانند عفونت زخمها یا ذاتالریه)، و ضدعفونی کردن مرتب زخمهای دهان و سم است.
تغذیه دام با علوفه نرم و باکیفیت و فراهم کردن آب کافی و در دسترس، برای جلوگیری از ضعف مفرط حیوان حیاتی است. در برخی موارد شدید و برای جلوگیری از رنج بیشتر حیوان یا جلوگیری از انتشار ویروس در یک منطقه پاک، ممکن است سیاست “کشتار” (Culling) و امحای بهداشتی دامهای آلوده توسط سازمانهای دامپزشکی اجرا شود.
پیشگیری: خط مقدم دفاع در برابر تب برفکی
با توجه به نبود درمان قطعی و خسارات سنگین، “پیشگیری” تنها و بهترین راهکار برای مقابله با تب برفکی است. استراتژی پیشگیری بر دو پایه اصلی استوار است: واکسیناسیون و رعایت اصول امنیت زیستی (Biosecurity).
۱. واکسیناسیون منظم و سراسری: اجرای برنامه واکسیناسیون دقیق و پوششدهی حداکثری جمعیت دامی، مهمترین ابزار کنترل بیماری است. واکسنهای تب برفکی معمولاً حاوی ویروس کشته شده هستند و ایمنی موقتی (چند ماهه) ایجاد میکنند؛ بنابراین تکرار واکسیناسیون (معمولاً هر ۴ تا ۶ ماه یکبار) و استفاده از واکسنهای باکیفیت و متناسب با سویه در گردش، ضروری است.
۲. قرنطینه و کنترل تردد: جلوگیری از ورود دامهای جدید بدون سابقه بهداشتی مشخص به گله، و نگهداری آنها در قرنطینه به مدت حداقل ۲۱ روز، یک اصل حیاتی است. کنترل تردد افراد و وسایل نقلیه به دامداری، استفاده از حوضچههای ضدعفونی در ورودیها، و ضدعفونی مرتب جایگاه دام، میتواند زنجیره انتقال ویروس را قطع کند.
۳. گزارشدهی سریع: دامداران باید به محض مشاهده اولین علائم مشکوک (مانند ریزش بزاق یا لنگش)، موضوع را به شبکه دامپزشکی منطقه اطلاع دهند تا اقدامات قرنطینهای و کنترلی به سرعت آغاز شود و از گسترش بیماری به سایر واحدها جلوگیری گردد.

سوالات متداول (FAQ) در مورد بیماری تب برفکی
۱. آیا گوشت و شیر دام مبتلا به تب برفکی برای مصرف انسان قابل استفاده است؟
از نظر علمی، ویروس تب برفکی خطر مستقیمی برای سلامت انسان ندارد و بیماری مشترک (زئونوز) جدی محسوب نمیشود. با این حال، به دلیل تغییرات بیوشیمیایی که در بدن دام بیمار (تبدار) رخ میدهد، کیفیت گوشت کاهش مییابد و ممکن است فسادپذیری آن سریعتر شود. همچنین، مصرف شیر خام دام آلوده مجاز نیست، اما فرآیند جوشاندن و پاستوریزاسیون، ویروس را به طور کامل از بین میبرد. با این وجود، سازمانهای دامپزشکی معمولاً توصیه میکنند که از مصرف فرآوردههای دامهای در فاز حاد بیماری خودداری شود و لاشههایی که دچار تغییرات شدید شدهاند، ضبط و معدوم میگردند.
۲. اگر دامی یک بار به تب برفکی مبتلا شود، آیا برای همیشه در برابر آن ایمن میشود؟
خیر، و این یکی از چالشهای بزرگ این بیماری است. اگر دامی از بیماری جان سالم به در ببرد، تنها در برابر همان سویه (سروتایپ) خاصی که به آن مبتلا شده، برای مدت محدودی (معمولاً یک تا چند سال) ایمنی پیدا میکند. اما از آنجایی که ویروس تب برفکی دارای ۷ سویه اصلی و دهها زیرسویه مختلف است، این دام همچنان میتواند در برابر سویههای دیگر ویروس حساس باشد و دوباره بیمار شود. بنابراین، ابتلای قبلی جایگزین نیاز به واکسیناسیون منظم نمیشود.
۳. بهترین مواد ضدعفونیکننده برای از بین بردن ویروس تب برفکی در محیط دامداری چیست؟
ویروس تب برفکی در محیطهای اسیدی یا قلیایی شدید از بین میرود، اما نسبت به بسیاری از شویندههای معمولی مقاوم است. موثرترین ضدعفونیکنندهها برای این ویروس شامل ترکیبات سود سوزآور (هیدروکسید سدیم) ۲ درصد، کربنات سدیم (جوش شیرین صنعتی) ۴ درصد، و اسید سیتریک ۰.۲ درصد هستند. همچنین ضدعفونیکنندههای تجاری وسیعالطیف موجود در بازار که بر پایه ترکیبات اکسیدکننده یا آلدئیدی هستند و تأثیر آنها بر تب برفکی تأیید شده است، گزینههای مناسبی برای حوضچههای ضدعفونی و اسپری کردن جایگاهها محسوب میشوند.
۴. چرا واکسیناسیون تب برفکی گاهی اوقات در پیشگیری از بیماری شکست میخورد؟
شکست در واکسیناسیون میتواند دلایل متعددی داشته باشد. مهمترین دلیل، عدم تطابق سویه واکسن با سویه ویروس در حال گردش در منطقه است؛ اگر واکسن حاوی سویه متفاوتی باشد، ایمنی ایجاد نمیکند. دلایل دیگر شامل رعایت نکردن زنجیره سرد (یخچالگذاری نامناسب واکسن که باعث فساد آن میشود)، تزریق نادرست، ضعف سیستم ایمنی دام (به دلیل استرس، انگل یا سوءتغذیه)، و یا فاسد بودن واکسن است. همچنین، واکسن نیاز به زمان (حدود دو هفته) برای ایجاد ایمنی دارد و اگر دام در این فاصله با ویروس مواجه شود، بیمار خواهد شد.
۵. آیا تب برفکی درمانی سنتی و گیاهی موثری دارد؟
در طب سنتی و تجربیات بومی دامداران، روشهایی مانند استفاده از سرکه، آبنمک، یا جوشانده برخی گیاهان قابض (مانند پوست انار یا مازو) برای شستشوی دهان و سم دامها و کاهش عفونت و درد استفاده میشود.
این روشها میتوانند به عنوان درمان کمکی و حمایتی برای تسکین موضعی زخمها و ضدعفونی کردن آنها مفید باشند، اما باید تأکید کرد که هیچکدام از این روشها درمان قطعی و ضدویروسی نیستند و جایگزین اقدامات بهداشتی، قرنطینه و درمانهای حمایتی مدرن نمیشوند. تکیه صرف به روشهای سنتی و نادیده گرفتن مشاوره دامپزشک، میتواند منجر به گسترش بیماری و تلفات بیشتر شود.
نتیجهگیری: هوشیاری دائمی، تنها راه نجات سرمایههای دامی
در پایان این بررسی جامع، باید تأکید کرد که تب برفکی دشمنی است که هرگز نمیخوابد و همواره در کمین کوچکترین غفلت مدیریتی و بهداشتی است تا ضربه خود را وارد کند. این بیماری با ماهیت پیچیده، راههای انتقال گسترده و تبعات اقتصادی سنگین، نیازمند یک عزم ملی و همکاری تنگاتنگ میان دامداران، دامپزشکان و سازمانهای دولتی است.
ارتقای سطح آگاهی دامداران، سرمایهگذاری بر روی واکسنهای موثر، و رعایت سختگیرانه اصول امنیت زیستی، تنها راهکارهایی هستند که میتوانند صنعت دامپروری کشور را در برابر این طوفان ویرانگر مصون نگه دارند. یادمان باشد که در مبارزه با تب برفکی، هزینه پیشگیری همواره بسیار کمتر از هزینه جبران خسارات خواهد بود و سلامت دام، ضامن سلامت و امنیت غذایی جامعه است.





